عنوان مقاله (انگلیسی): Customer Experience in the Age of AI

تعریف تجربه مشتری

قبل از اینکه به نکات مقاله «تجربه مشتری در عصر هوش مصنوعی» که در سال 2023 منتشر شده است بپردازیم، سعی می‌کنیم تعریفی جامع از تجربه مشتری ارائه دهیم.

هاروارد بیزینس ریویو (Harvard Business Review) یکی از کامل‌ترین تعاریف را از تجربه مشتری ارائه داده است:

“تجربه مشتری پاسخ درونی و ذهنی مشتریان به هرگونه تماس مستقیم یا غیرمستقیم با یک شرکت است. تماس مستقیم عموماً در حین خرید، استفاده و خدمات رخ می‌دهد و معمولاً توسط مشتری آغاز می‌شود. تماس غیرمستقیم اغلب شامل برخوردهای برنامه‌ریزی نشده با نمایش محصولات، خدمات یا برندهای یک شرکت است و به شکل توصیه‌ها یا انتقادات شفاهی، تبلیغات، گزارش‌های خبری، بررسی‌ها و غیره است.»

امروزه موضوع تجربه مشتری برای اغلب مدیران سازمان‌های انواع صنایع به یکی از اولویت های تحقیقاتی و اجرایی تبدیل شده است. از علل اینکه تجربه مشتری در مرکز توجه مدیران قرار گرفته می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

⦁ مشتریان از طریق نقاط تماس متعدد با سازمان‌ها در ارتباطند و این موضوع سفر مشتری را پیچیده کرده است.

⦁ تعاملات مشتریان از طریق شبکه های اجتماعی، چالش‌ها و فرصت‌هایی را برای سازمان‌ها ایجاد کرده است.

⦁ به تبع موارد فوق، سازمان‌ها به صورت کلی، کنترل بسیار کمتری بر تجربه و سفر مشتری دارند.

حال که تعریف تجربه مشتری و اهمیت آن را درک کردیم، در ادامه به بررسی مقاله «تجربه مشتری در عصر هوش مصنوعی» می‌پردازیم.

معرفی مقاله

شرکت‌ها در تمام صنایع، شخصی‌سازی را در هسته استراتژی‌های سازمانی خود قرار داده‌اند. به عنوان مثال Home Depot، JPMorgan Chase، Starbucks و Nike مشخصا اعلام کرده‌اند که تجربیات شخصی‌شده و یکپارچه از طریق Omni channel هسته اصلی استراتژی سازمان آن‌ها است.

در واقع می‌توان گفت ما در عصری هستیم که مزیت رقابتی مبتنی بر توانایی جمع‌آوری، تجزیه و تحلیل و استفاده از داده‌های شخصی مشتری و نحوه استفاده سازمان از هوش مصنوعی برای درک، شکل‌دهی، سفارشی‌سازی و بهینه‌سازی سفر مشتری است.

نویسندگان این مقاله به این موضوع می‌پردازند که چگونه شرکت‌های پیشرفته از آنچه موتورهای تجربه هوشمند می‌نامند برای فراهم کردن تجربه مشتری با کیفیت بالا (برای مثال بهبود زمان‌بندی تماس‌های پشتیبانی، پیشنهاد خریدهای جانبی یا موازی، نمایش صفحه ابتدایی سایت متناسب با اطلاعات مشتری و غیره) استفاده می‌کنند.

اگرچه ساختن این تجربه شخصی‌سازی شده می‌تواند زمان‌بر، پرهزینه و از نظر فناوری پیچیده باشد، اما نتیجه این تلاش به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا شخصی‌سازی را در مقیاسی ارائه کنند که یک دهه پیش قابل تصور نبود.

نقشه راه سازمان‌ها برای تجربه مشتری داده محور

بسیاری از سازمان‌ها از لحاظ پهنای باند، منابع و مهارت‌های فنی برای رقابت با شرکت‌هایی مثل استارباکس و کامکست در مضیقه هستند.

بهترین رویکرد برای این شرکت‌ها توسعه یک نقشه راه داده و فناوری با جزئیات مشخص با رویکرد مشتری محوری است.

به عنوان مثال، سازمان باید مشخص کند که کدام عناصر داده مشتری باید به صورت بلادرنگ برای بهبود توصیه‌ها به مشتری در برنامه استفاده شوند یا باید تعیین کند که کدام سیستم‌ها باید پس از رزرو یک سرویس، با یکدیگر ارتباط برقرار کنند تا سازمان خدمات ارزش افزوده مرتبط را پیشنهاد کند.

سپس باید تیم‌های کسب‌و‌کار و فناوری با یکدیگر به صورت مکرر کار کنند و بر ارائه ارزش افزوده تمرکز کنند.

بیشتر بخوانید: گیمیفیکیشن در سفر مشتری

موانع تجربه مشتری

در موفق‌ترین تحولات دیجیتالی دهه گذشته، قانون 70/20/10 را مشاهده کرده‌ایم: 70 درصد تلاش برای تغییر یک سازمان (فرآیندها، روش‌های کار، شاخص‌های عملکرد کلیدی و مشوق‌ها) به کار گرفته می‌شود، 20 درصد مستلزم دریافت درست داده‌ها است و 10 درصد باقیمانده مربوط به فناوری است. این تقسیم‌بندی از چندمانع ناشی می‌شود.

1.  بیشتر شرکت‌ها هنوز محصول محور هستند و نه مشتری محور، و این امر باعث می‌شود که ده‌ها تیمی که کانال، بازار و محصولات را پوشش می‌دهند، به صورت سیلویی کار کنند. نقش مدیر ارشد مشتری برای حل این مشکل ایجاد شد تا افراد و بخش‌های مختلف را در پشت صحته نقاط تماس مشتری سازماندهی و یکپارچه کند.
2. تجزیه و تحلیل در سراسر کسب و کار تزریق نمی‌شود و اساسا هیچ پلتفرم واحدی از داده‌های مشتری برای ادغام تجزیه و تحلیل پیشرفته این داده وجود ندارد.
3.  محتواها به صورت دستی تولید می‌شود و برای استفاده مجدد برچسب‌گذاری نمی‌شود. در واقع روش‌های چابک در کار استفاده نمی‌شود یا به تیم‌های فناوری اطلاعات سازمان‌ها محدود شده است. بدون ابزارهایی برای تسهیل تست‌ها و یادگیری سریع تیم‌ها، شرکت‌ها در نهایت با تجارب ناسازگار و ایستا در کانال‌ها مواجه می‌شوند.

ساخت موتور هوشمند تجربه

برای تحقق هر هدفی که مشتری به واسطه آن یک تجربه سرتاسری با سازمان خواهد داشت، سازمان باید به نحوه طراحی جریان ارتباط و لحظات تعامل فکر کند، اطلاعاتی که برای پشتیبانی لازم است و ارتباط بین کانال‌های مختلف (برای مثال فروشگاه آنلاین و فیزیکی) نمونه‌ای از این استراتژی‌ها است.

در ادامه نکات ایجاد یک موتور هوشمند تجربه را مرور می‌کنیم، توضیحات تکمیلی در مقاله اصلی به تفصیل تشریح شده است.

اتصال سیگنال‌های داده به بینش در رابطه با مشتری (بررسی 360 درجه هر مشتری به طرق مختلف نظیر تحلیل داده‌های شبکه‌های اجتماعی، فعالیت کاربر در وب سایت و… )

بازبینی سفر مشتری به صورت انتها به انتها و بدون اصطکاک (به عنوان مثال در یک خط هواپیمایی از لحظه رزرو بلیط، ورود به فرودگاه، در طول سفر با هواپیما و سایر جزئیات مورد توجه قرار گیرد.)

تجربه را در کانال‌های مختلف فعال کنید ( استارباکس به صورت حضوری، آنلاین و از طریق اپلیکیشن موبایل تجربه مناسبی به مشتری ارائه می‌دهد.)

متناسب با زمینه و آنچه برای مشتری جذاب است، به او سرویس بدهید.

مکررا تست کنید. (تست‌های مکرر منجر به شناخت الگوریتم‌ها و الگوهایی می‌شود که موتور هوشمند را تغذیه می‌کند.)

گردآورنده: الهه باغانی

بیشتر بخوانید: چگونه با تکنیک زالتمن ذهن مشتری را بخوانیم؟

The post تجربه مشتری در عصر هوش مصنوعی appeared first on راچونه.

عنوان مقاله (انگلیسی): The Role Of Systems Thinking In Organizational Change And Development

Forbes, Jun 15, 2020

معرفی مقاله نقش تفکر سیستمی در تغییر و توسعه سازمانی

آنطور که جاناتان وست‌اُور (Jonathan H. Westover)، نویسنده مقاله نقش تفکر سیستمی در تغییر و توسعه سازمانی بیان کرده، این نوع تفکر اخیراً به عنوان یک رویکرد جامع برای بررسی تحولات سازمانی مطرح شده است.

با استفاده از تفکر سیستمی می‌توانیم برخی مفاهیم اصلی و ابزارهای عملی را برای درک بهتر پیچیدگی‌های سازمانی بکار گیریم.

تعاریف متعددی در ادبیات دانشگاهی برای تفکر سیستمی ارائه شده است. راس دی. آرنولد و جان پی. وید در مقاله اخیر خود، تفکر سیستمی را به معنای واقعی کلمه، «سیستم تفکر در مورد سیستم‌ها» تعریف کرده‌اند.

او در این مقاله می‌نویسد توسعه سازمانی به «بافت تمرکز و هدف تغییر در حین توسعه سازمان اشاره دارد».

در یکی از تعریف‌های اخیر، توسعه سازمانی را چنین تعریف کرده اند: «فرآیندی حیاتی و مبتنی بر علم که به سازمان‌ها کمک می‌کند تا به ظرفیت تغییر دست یابند و با توسعه، بهبود و تقویت استراتژی‌ها، ساختارها و فرآیندهای خود به اثربخشی بیشتری دست یابند».

به طور کلی، تحولات سازمانی خوب نیازمند بهره­‌گیری از تفکر سیستمی و یک رویکرد بین رشته­‌ای و کل­‌نگر برای مقابله با چالش‌های پیچیده سازمانی است.

6 عنصر کلیدی تفکر سیستمی

اگرچه تفکر سیستمی ممکن است نوعی استعداد در نظر گرفته شود، اما نظریه‌های حمایتی متعدد و مجموعه گسترده‌­ای از ابزارها نیز در هنگام استفاده از آن وجود دارد.

لیلا آکاراوغلو (Leyla Acaroglu)، مربی حوزه تفکر، به 6 عنصر کلیدی برای خلق ذهنیت تفکر سیستمی اشاره می‌کند: (1) پیوستگی، (2) ترکیب، (3) ظهور، (4) حلقه‌های بازخورد، (5) علیت و (6) نگاشت سیستم‌ها.

ارتباط متقابل (Interconnectedness) و سنتز (synthesis) به روابط پویای میان بخش‌های مختلف یک کل و فرآیند رسیدن به هم‌­افزایی مورد انتظار بین بخش‌های شرکت مربوط می‌شود.

این فرایند بر لزوم تغییر ذهنیت از خطی به دایره‌ای تأکید می‌کند.

مفهوم ظهور نیز به دستاوردهای هم­‌افزایی که بر اثر تعامل عناصر یک سیستم به روش‌های غیر خطی حاصل می‌شود اشاره دارد.

این مفاهیم در محل کار اغلب به شکل فشار و کششی که به دلیل سیاست‌های سازمانی و اولویت‌های رقابتی روی می‌دهد نمایان می‌شود. رهبران سازمانی که تفکر سیستمی دارند، این مفاهیم را فرصتی برای همکاری و نوآوری بیشتر می‌بینند.

متعادل‌­سازی و تقویت حلقه‌های بازخورد در سازمان به عنوان راهنمایی برای انجام وظایف عمل می‌کند، زیرا در مورد به هم پیوستگی عناصر سیستم و نتایج آنها اطلاعات بیشتری در اختیار ما قرار می‌دهد. از سوی دیگر، علیت به جریان‌های اثر بین بسیاری از بخش‌های بهم پیوسته سیستم اشاره دارد.

وقتی فرایند علیت و جهت­‌گیری این عناصر را بهتر درک کنیم، در مورد بسیاری از بخش‌های اساسی سیستم، از جمله روابط و حلقه‌های بازخورد نیز دیدگاه روشن‌­تری خواهیم داشت.

مزیت سازمان‌هایی که به تفکر سیستمی مجهز هستند

حضور رهبری با تفکر سیستمی در محل کار به ما اطمینان می‌دهد که حلقه‌های بازخورد متعددی شکل گرفته است و کارکنان ارتباط موثری با یکدیگر دارند.

علاوه بر این، چنین کارکنانی مفهوم همبستگی در مقابل علیت را درک خواهند کرد زیرا از اطلاعات حاصل از حلقه‌های بازخورد برای بهبود شیوه‌عمل کردن در محل کار بهره می‌گیرند.

در نهایت، نگاشت سیستم‌ها ابزاری است که متفکران سیستمی از آن برای شناسایی و ترسیم بصری بسیاری از عناصر مرتبط در یک سیستم پیچیده استفاده می‌کنند.

به عقیده آکاراوغلو، «نگاشت سیستم در طراحی مداخلات، تغییرات یا تصمیمات سیاسی که کارایی سیستم را به طور چشمگیری تقویت می‌کنند مفید است».

نگاشت سیستم با طرح‌بندی بصری ورودی‌ها و خروجی‌های کلیدی و همینطور مشخص کردن همه ذی‌نفعان و جهت‌های جریان اطلاعات و نفوذ، سبب می‌شود بتوانید پیچیدگی غیرخطی سیستم را بهتر درک کنید.

این وضعیت، بینش شما را در درک سیاست‌های محل کار، وظایف و سیستم‌های مرتبط به یکدیگر در سازمان یاری می‌دهد.

نتیجه­‌گیری

جاناتان وست‌اُور به طور خلاصه در این مقاله در صدد است بگوید کسب‌وکارهای معاصر در اکوسیستم‌هایی مملو از حلقه‌های بازخورد تکرارشونده فعالیت می‌کنند.

نگاشت این سیستم‌های پیچیده به رهبران سازمانی کمک می‌کند تا به سوی استراتژی‌های انطباقی حرکت کنند.

دستاورد نهایی این فرایند این است که سازمان برای پاسخگویی به تغییرات اکوسیستم‌ها آماده می‌شود، و توانایی هماهنگ‌­سازی بخش‌های مختلف برای رسیدن به اهداف سازمانی را کسب می‌کند. از این رو، تفکر سیستمی مزایای روشنی برای سازمان دارد.

برای مثال، تفکر سیستمی به چارچوب‌­بندی مسائل پیچیده کمک می‌کند و رهبران را از اشتباهاتی که هنگام استفاده از تفکر خطی مرتکب می‌شوند آگاه می‌سازد.

علاوه بر این، راهبردهایی برای بهبود وضعیت سازمان بر اساس ارتباطات درونی و بیرونی آن فراهم می‌شود؛ تفکر سیستمی ظرفیت سازمان برای تغییر را به طور چشم‌گیری افزایش می‌دهد و در نتیجه، پایداری کسب‌­وکار را تضمین می‌کند.

اگرچه بهره­‌گیری از تفکر سیستمی به استعداد و درک عمیق پیچیدگی‌ها و ابهامات سازمان نیاز دارد، اما نمی‌توان از این نکته غافل شد که استفاده از آن برای تقویت سازمان بسیار مفید خواهد بود.

بیشتر بخوانید: تفکر چیست؟ راهنمای جامع برای آشنایی با انواع تفکر

تفکر سیستمی در تینکآ

تفکر سیستمی شیوه نگاه کردن به مجموعه‌ای از اجزا و روابط میان آن‌هاست. نگاه کل‌نگر و سیستمی لازمه بررسی شرایط و برنامه‌ریزی برای آینده است.

اگر به یادگیری مفاهیم، مبانی و تکنیک‌های تفکر علاقه‌مند هستید از شما دعوت می‌کنیم دوره آفلاین تفکر سیستمی را تهیه کنید.

در این دوره تفکر تینکآ، شما با حل مسئله با رویکرد سیستمی، مفهوم تفکر و رویکرد سیستمی و نحوه استفاده از آن در زندگی کاری خود آشنا خواهید شد. در پایان این دوره شما قادر خواهید بود که با رویکردی سیستمی به مسائل نگاه کنید، سیستم‌ها را تحلیل کنید و برای برنامه‌ریزی و هدایت اتفاقات آینده آماده شوید.

دوره آفلاین تفکر سیستمی تینکآ

اگر احساس می‌کنید مدیران سازمان شما نیاز دارند تفکر سیستمی را اصولی و کاربردی و در کارگاهی حضوری آموزش ببینید کارگاه تفکر سیستمی تینکآ مناسب شماست.

در کارگاه تفکر سیستمی تینکآ، فراگیران ضمن آشنایی با مفاهیم پایه‌ای این نوع تفکر، با انواع سیستم‌ها، اجزای سیستم‌ها و روابط میان آن‌ها در سازمان آشنا شده و تکنیک‌ها و رویکردهای تفکر سیستمی را یاد می‌گیرند. در این کارگاه، ضمن ارائه مثال‌ها و نمایش محتواهای آموزشی، تکنیک‌های مرتبط با رویکرد یادگیری حین عمل تمرین می‌شود.

کارگاه تفکر سیستمی تینکآ

برای کسب اطلاعات بیشتر درباره دوره‌های آفلاین و حضوری تینکآ با ما در تماس باشید. کارشناسان ما در راچونه، آماده ارائه مشاوره به شما و سازمانتان هستند.

شماره‌های تماس:

09368030201

021-86093406

The post نقش تفکر سیستمی در تغییر و توسعه سازمانی appeared first on راچونه.

عنوان مقاله (انگلیسی): Gamification in the customer journey: a conceptual model and future research opportunities

Jorge H.O. Silva, Glauco H.S. Mendes, Jorge G. Teixeira, Daniel Braatz

Journal of Service Theory and Practice

معرفی مقاله گیمیفیکیشن در سفر مشتری

تأثیر گیمیفیکیشن (Gamification) بر تجربه مشتری (CX) یکی از موضوعاتی است که در سال‌های گذشته توسط دانشگاهیان و متخصصان متعددی مورد بررسی قرار گرفته است اما موضوعی که کمتر بدان پرداخته شده، نقش گیمیفیکیشن یا بازی‌وارسازی در سفر مشتری (customer journey) است.

نویسندگان مقاله «گیمیفیکیشن در سفر مشتری» در این پژوهش تلاش کرده‌اند دریابند گیمیفیکیشن چگونه می‌تواند مراحل مختلف سفر مشتری را تحت تأثیر قرار دهد.

آن‌ها یافته‌های تحقیق خود را در یک مدل مفهومی ارائه داده‌اند ضمن اینکه مخاطب این مقاله با فرصت‌های‌ تحقیقاتی پیشنهادی نویسندگان برای پژوهش‌های آینده آشنا می‌شوند.

اما چرا نویسندگان این مقاله برای بررسی تاثیر گیمیفیکیشن در سفر مشتری به سراغ تجربه مشتری رفته‌اند؟ از آنجایی که تجربه مشتری (CX) و سفر مشتری مفاهیم مرتبط با یکدیگر هستند، نویسندگان این مقاله برای شناسایی موضوعات مرتبط با مدل مفهومی خود، بر تحقیقات CX استناد کرده‌اند.

بیشتر بخوانید: چطور از گیمیفیکیشن در آموزش به منابع انسانی استفاده کنیم؟

چگونه گیمیفیکیشن در سفر مشتری تاثیر می‌گذارد؟

در این مقاله 154 مقاله در مورد تعامل بین گیمیفیکیشن و تحقیقات CX که بین سال‌های 2013 تا 2022 منتشر شده‌اند به صورت سیستماتیک مورد بررسی قرار گرفته‌اند. ضمن اینکه در مرحله بعد اطلاعات به دست آمده با تحلیل محتوای موضوعی تجزیه و تحلیل شده‌اند.

شما با مطالعه مقاله گیمیفیکیشن در سفر مشتری می‌توانید ارتباط گیمیفیکیشن و سفر مشتری را با توجه به مراحل سفر مشتری، خدمات و طبقه‌بندی شیوه‌های ارتباطات دیجیتال بهتر درک کنید.

در این مقاله پنج مقوله موضوعی اصلی شناسایی شده است که در کنار هم یک مدل مفهومی را شکل می‌دهند: طراحی (design)، مراحل سفر مشتری (customer journey stages)، مشتری (customer)، فناوری (technology) و زمینه (context).

نویسندگان مقاله گیمیفیکیشن در سفر مشتری معتقدند طراحی گیمیفیکیشن می‌تواند باعث ایجاد ارزش مشتری در هر مرحله از سفر مشتری شود. اما این امر چطور اتفاق می‌افتد؟

گیمیفیکیشن می‌تواند با بالا بردن انگیزه مشتری، تعامل برند با مشتریان بالقوه را در مرحله قبل از ارائه خدمات افزایش دهد. از سوی دیگر به کمک گیمیفیکیشن می‌توان میزان مشارکت مشتری و برند، خدمات و تعامل برند را در مراحل اصلی و پس از ارائه خدمات افزایش داد.

بیشتر بخوانید: رونق کسب‌وکار به کمک بازی‌سازی

گیمیفیکیشن در تینکآ

تیتکآ برای تقویت تفکرهای شش‌گانه با استفاده از تئوری‌های بازی‌وارسازی در آموزش سازمان‌ها، بازی‌هایی طراحی کرده است که سبب ارتقای کیفیت برگزاری دوره‌های آموزش و بهسازی کارکنان مطابق با شیوه‌های جدید سازمان‌های موفق در دنیا می‌شود.

برای تقویت مهارت‌های تفکر در راستای حل مسئله سازمانی و تصمیم‌گیری مدیریتی، ما شما را به سفری در دنیایی متفاوت می‌بریم تا بتوانید در یک

فضای جذاب و پویا مهارت‌های تصمیم‌گیری را با تمرکز بر مسائل سازمانی خودتان تقویت کنید.

ما یک فضای تصمیم‌گیری پویا خلق کرده‌ایم که در آن افراد می‌توانند به کمک تکنیک‌های تفکر، لذت حل مسئله و رشد و چالش پیوسته را تجربه کنند و با یکدیگر به رقابت بپردازند؛ یک فضای یادگیری پرچالش و هیجان به‌دور از هراس و استرسِ شکست برای مدیران، رهبران آینده و کارکنان سازمان‌ها…

‌اساتید و طراحان ما در گروه راچونه، دوره‌های آموزشی مختلفی را با جدیدترین تکنیک‌های آموزشی روز دنیا و بهره‌‌گیری از بازی‌وارسازی آموزشی یا گیمیفیکیشن در اختیار شما قرار می‌دهند. هدف ما آموزش تفکر و ارائه آموزش‌های سازمانی و فردی در حوزه مدیریت است. اگر به این موضوعات علاقه‌مند هستید از شما دعوت می‌کنیم در بازی‌های آموزشی، دوره‌های آفلاین و دوره‌های حضوری ما شرکت کنید.

گروه راچونه تجربه متفاوتی از آموزش مدیریت را در اختیار شما قرار می‌دهد.

The post گیمیفیکیشن در سفر مشتری appeared first on راچونه.

عنوان مقاله (انگلیسی): Using Design Thinking to Improve Worker Safety in Manufacturing

معرفی مقاله

دیپا باچو (Deepa Bachu) در سال 2021 مقاله‌ای با عنوان «استفاده از تفکر طراحی برای بهبود ایمنی کارگران در تولید» منتشر کرد که در آن شرایط و شیوه‌های فعالیت ناایمن در محیط کار به عنوان یکی از چالش‌های بزرگ اقتصاد هند مورد بررسی قرار گرفته بود.

او با این اعتقاد که بهبود ایمنی نیروی کار باید یک اولویت برای همه شرکت‌ها در هند باشد به سراغ تفکر طراحی رفت.

داستان از جایی شروع شد که مدیران یکی از شرکت‌های تولیدی در هند تصمیم به بررسی این نکته گرفتند: آیا رویکردهای جدید مرتبط با ایمنی محیط کار و آموزش کارگران می‌تواند به ارتقای ایمنی در فضای کار کمک کند یا خیر.

آنها همکاری با یک شرکت فعال در حوزه تفکر طراحی را آغاز کردند. در پروژه‌ای که به طور مشترک بین آن‌ها انجام شد تلاش شد به این سوال و مسئله پاسخ داده شود: «با استفاده از تکنیک‌های رفتاری چگونه می‌توان دریافت که چرا کارگران انتخاب‌های ناایمن انجام می‌دهند و از سوی دیگر این گروه‌ها چرا شرایط ناایمن را گزارش نمی‌دهند؟»

این شرکت امیدوار بود تفکر طراحی با تمرکز بر آموزش انسان‌ها، بتواند به اصلاح این مشکل کمک کند؛ این در حالی بود که در گذشته فعالیت‌هایی با هدف اصلاح فرآیندهای قبلی انجام شده بود که هیچ کدام نتیجه مطلوب را برایشان رقم نزده بود.

هند به عنوان یکی از وسیع‌ترین و پرجمعیت‌ترین کشورهای جهان، دارای بیش از 450 میلیون نفر نیروی کار است. از این تعداد بیش از 50 میلیون نفر در صنایع تولیدی مشغول به کار هستند.

حال فرض کنید در این اقتصاد وسیع، ناایمن بودن شرایط کار تا چه حد می‌تواند خسارات جانی و مالی به جامعه وارد کند. آمارهای دولتی هند نشان می‌دهد که تصادفات ناشی از کار، که پس از تصادفات جاده‌ای در رتبه دوم قرار دارند، در سال 2019 حداقل باعث کشته شدن بیش از 47 هزار نفر شده‌ است.

بیشتر بخوانید: تفکر چیست؟ راهنمای جامع برای آشنایی با انواع تفکر

چرا تفکر طراحی؟

یک شرکت فعال در حوزه تفکر طراحی به نام ITC این آزمایش را در صنایع متنوعی از جمله سیگار و محصولات تنباکو، کالاهای مصرفی، هتل‌ها، بسته‌بندی، مقوا، کاغذهای تخصصی و کشاورزی انجام داد.

شرکت ITC تجربه سال‌ها فعالیت در حوزه حذف شرایط ناامن را مطابق با بهترین استانداردهای جهانی داشت، اما فعالیت‌های این شرکت بازدهی مطلوب را نداشت تا اینکه ITC به سراغ تفکر طراحی رفت. در واقع این شرکت متوجه شده بود که بهبود فرآیندها و زیرساخت‌ها، آن طور که باید به کاهش حوادث حین کار کمک نمی‌کند.

علیرغم ارزیابی‌ها و نظارت‌های مداوم، بهره‌گیری از فرایندهای عملیاتی استاندارد و اجرای برنامه‌های آموزشی مکرر در حوزه ایمنی حوادث همچنان رخ می‌داد. این شرکت دریافت حلقه گمشده این فرایند، درک بهتر نگرش‌ها و رفتارهای کارگران و مدیران نسبت به ایمنی بود.

در فرایند استفاده از تفکر طراحی، یک طرح تحقیقاتی شامل روش‌های کمی و کیفی در زمینه ایمنی اجرا شد.

کار با ارزیابی ایمنی در قالب نظرسنجی، مصاحبه، مشاهده رفتار کارگران و مدیران ادامه یافت. در ادامه از تکنیکی با نام نقشه نگرش ( attitude mapping) استفاده شد که ارتباط میان کلمات، تصاویر و عبارات را بررسی می‌کرد.

آن‌ها از کارگران و مدیران خواستند تا نحوه تفکرشان در مورد کارهای ناایمن در زندگی شخصی خود را ترسیم کنند، کارهایی مانند پریدن از اتوبوس در حال حرکت یا رد شدن از چراغ قرمز.

بیشتر بخوانید: تجربه بوت‌ کمپ تفکر طراحی تینکآ در 1401 

تفکر طراحی چه تأثیری بر ایمنی کارگران گذاشت؟

استفاده از تفکر طراحی برای بهبود ایمنی کارگران، سبب شد وضعیت ایمنی بر اساس معیارهای مد نظر، شروع به بهبود کند. شرایط ناایمن بیشتری توسط کارگران گزارش می‌شد و مدیران آن شرایط را سریع‌تر حل می‌کردند.

تفکر طراحی کمک کرد ایمنی به مسئولیت همه افراد تبدیل شود. این پیشرفت‌ها شاخص‌های مهمی در کاهش تعداد تصادفات بود.

در مقطع زمانی مشخصی که این پروژه انجام شد شرایط ایمنی بهبود محسوسی داشت اما مسئله اینجاست که تفکر طراحی فرآیندی عمیق از تحقیق، ایده‌پردازی و آزمایش است. رسیدن به نتیجه واقعی نیازمند گذر زمان خواهد بود و رفتارها هم یک شبه تغییر نمی‌کنند اما در مورد این پروژه، زمانی که به نجات جان انسان‌ها منتهی شود، ارزش صبر کردن را دارد.

برای مطالعه متن کامل این مقاله به زبان انگلیسی اینجا را کلیک کنید.

The post استفاده از تفکر طراحی برای بهبود ایمنی کارگران در تولید appeared first on راچونه.

عنوان مقاله (انگلیسی): Critical Thinking Is About Asking Better Questions

معرفی مقاله

مقاله «تفکر انتقادی؛ راه و رسم بهتر پرسیدن» ضمن ارائه تعریفی از مفهوم این نوع تفکر به شما می‌آموزد چطور مهارت پرسش‌گری را در خود تقویت کنید و همانطور که از عنوان مقاله پیداست به شما راه و رسم بهتر پرسیدن را می‌آموزد.

اما تفکر انتقادی چیست و چگونه می‌توان آن را تقویت کرد؟ تفکر انتقادی مهارت تجزیه و تحلیل مؤثر یک موضوع است تا بتوانید به کمک آن توانایی تصمیم‌گیری و یافتن راه حل را در خود تقویت کنید.

در قلب تفکر انتقادی، توانایی طرح سوالات عمیق، متفاوت و موثر نهفته شده است.

جان کلمن (John Coleman)، نویسنده مقاله «تفکر انتقادی؛ راه و رسم بهتر پرسیدن»، با بیان مقدمه‌ای در این باب، شما را با زبانی ساده با پرسشگری مؤثر آشنا می‌کند.

پیش‌فرض‌های ذهنی خود را کنار بگذارید

نویسنده این مقاله معتقد است برای پرسشگری مؤثر، ابتدا لازم است پیش‌فرض‌های ذهنی خود را کنار بگذارید. شما نیاز دارید یک بازنگری اساسی در نتایج به دست آمده اولیه داشته باشید. فراموش نکنید که برای رسیدن به نتیجه درست نباید نسبت به هیچ موضوعی، حالت تدافعی به خود بگیرید.

از معجزه خوب گوش دادن غافل نشوید

معجزه خوب گوش دادن را دست کم نگیرید! بیشتر و دقیق‌تر گوش کنید و بعد از گوش دادن فعال شروع به صحبت کنید.

گوش دادن فعال، فرآیندی است که طی آن به طور کامل درگیر موضوع می‌شوید. اگر با دقت به حرف‌های طرف مقابلتان گوش دهید به طور کامل حرف‌های طرف مقابل را درک می‌کنید، سؤالات مناسب می‌پرسید و اجازه می‌دهید فرآیند گوش دادن و پرسیدن بر «موتور پیش‌بینی» مغز شما غلبه کند.

اگر بتوانیم گوش دادن عمیق و فعال را در خود نهادینه کنیم، می‌توانیم سؤالات بهتری بپرسیم. سوالات بهتر منجر به تفکر بهتر و همچنین درک درست‌تر می‌شود.

سوالاتی بپرسید که مخاطب را درگیر کند

نکته سوم اینکه از پرسیدن سؤالاتی با پاسخ بله یا خیر خودداری کنید، زیرا اینگونه سؤالات ممکن است به گفتگوهای شما پایان دهند. سؤالاتی بپرسید که پاسخی کامل برای آن دریافت کنید و بتوانید به بحث ادامه دهید.

برای حل مسئله وقت بگذارید

سعی کنید در تله تفکر گروهی گیر نیفتید. نکته بعدی اینکه باید برای حل مسئله و مشکل خود وقت بگذارید. یادتان باشد تصمیم‌گیری سریع و غیر ضروری شما را از رسیدن به راه حل مناسب دور می‌کند.

این‌ها چند مورد از توصیه‌های نویسنده مقاله به مخاطب برای پرورش مهارت تفکر انتقادی بود که در اینجا به آن‌ اشاره شد.

نظر شما در مورد تفکر انتقادی چیست؟ آیا تمایل دارید کارها را خیلی سریع پیش ببرید؟ آیا تمایل دارید سریع تصمیم بگیرید و بعد از تصمیمات خود پشیمان می‌شوید؟ آیا در مرحله حل مسئله، قادر به پرسیدن سؤالات متفکرانه و عمیق و پیگیری موضوع تا رسیدن به نتیجه مطلوب هستید؟

به شما پیشنهاد می‌کنیم این مقاله را به طور کامل بخوانید تا با ایده‌های جان کلمن درباره تفکر انتقادی بیشتر آشنا شوید.

مقاله «تفکر انتقادی؛ راه و رسم بهتر پرسیدن» نوشته جان کلمن در سال 2022 در مجله هاروارد بیزینس ریویو (Harvard Business Review) منتشر شده است.

مقاله «تفکر انتقادی؛ راه و رسم بهتر پرسیدن»

تفکر انتقادی در تینکآ

اگر علاقه‌مند به آشنایی با مباحث تفکر انتقادی هستید، از شما دعوت می‌کنیم از دوره‌ مجازی یا کارگاه حضوری تفکر انتقادی تینکآ استفاده کنید.

دوره مجازی تفکر انتقادی، یکی از بخش‌های شش‌گانه دوره جامع یادگیری تفکر تینکا است که بیش از 120 دقیقه آموزش توسط اساتید مجرب این رشته و همچنین دو ویدیوی مبانی و تکنیک‌های مرتبط را شامل می‌شود.

دکتر حسین شیخ رضایی دارای مدرک دکترای فلسفه علم از دانشگاه دورهام انگلیس، در این دوره به عنوان استاد، مباحث مربوط به تفکر انتقادی را برای شما تشریح می‌کند.

کارگاه حضوری تفکر انتقادی تینکآ نیز با رویکرد حل‌مسئله سازمانی و تصمیم‌گیری مدیریتی طراحی شده است. آموزش شیوه‌های بحث و مناظره درست در جلسات سازمانی به دور از حاشیه و مغالطات و استدلال‌های غلط از اهداف این کارگاه است.

این کارگاه با هدف به چالش کشیدن پیش‌فرض‌ها و ارائه دلایل منطقی و موجه طراحی شده است. شرکت در این کارگاه به مدیران سازمان‌ها کمک می‌کند که به مسائل از زاویه دید مختلف نگاه کنند و از کنار مسائل بی‌تفاوت نگذرند.

ترجمه و گردآوری: المیرا صابرنعیمی

The post تفکر انتقادی؛ راه و رسم بهتر پرسیدن appeared first on راچونه.

عنوان مقاله (انگلیسی):  The impact of gamification on students’ learning, engagement and behavior based on their personality traits

Smiderle, R., Rigo, S.J., Marques, L.B. et al. The impact of gamification on students’ learning, engagement and behavior based on their personality traits. Smart Learn. Environ. 7, 3 (2020).

مروری بر مقاله

نویسندگان در مقاله «تأثیر گیمیفیکیشن بر یادگیری، تعامل و رفتار دانشجویان بر اساس ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها» بر این نکته تأکید دارند که بهره‌گیری از گیمیفیکیشن یا بازی‌وارسازی در عرصه آموزش به چه صورت می‌تواند میزان مشارکت دانشجویان را افزایش دهد؛ همانطور که بازی کردن تأثیر مثبتی بر مشارکت دانش‌آموزان و دانشجویان دارد و به بهبود مهارت‌های خاص و بهینه‌سازی یادگیری آن‌ها منجر می‌شود.

این مقاله در ژانویه سال 2020 منتشر شده و آنطور که در ادبیات آن ذکر شده مطالعات علمی تا آن زمان نتوانسته بودند ارتباط مستقیمی بین ویژگی‌های شخصی کاربران، فعالیت‌هایشان و عناصر مربوط به بازی‌وارسازی پیدا کنند.

گیمیفیکیشن در آموزش

در مقاله حاضر، تأثیر گیمیفیکیشن بر یادگیری، رفتار و تعامل دانش‌آموزان بر اساس ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها در یک محیط یادگیری برنامه‌نویسی مبتنی بر وب بررسی شده است.

نتایج این پژوهش بر اساس آزمایشی به دست آمده که به مدت چهار ماه به طول انجامید. در این پژوهش 40 دانشجوی مقطع کارشناسی دوره اول رشته برنامه‌نویسی مورد آزمایش قرار گرفتند.

دانشجویان به‌ صورت تصادفی به یکی از دو نسخه محیط یادگیری برنامه‌نویسی دسترسی یافتند: یکی نسخه‌ای که شامل رتبه‌بندی، امتیازها و نشانه‌ها بود و دیگری نسخه اصلی گیمیفای‌نشده.

نتایج این تحقیق نشان داد گیمیفیکیشن به روش‌های متفاوتی بر روی کاربران بر اساس ویژگی‌های شخصیتی آنها تأثیر می‌گذارد. در واقع تأثیر گیمیفیکیشن تا حد زیادی به ویژگی‌های خاص هر کاربر بستگی دارد.

مزایای ترکیب گیمیفیکیشن و آموزش

گیمیفای‌کردن آموزش یک استراتژی برای افزایش تعامل است، بدین‌گونه که عناصر بازی در یک محیط در کنار مباحث آموزشی قرار می‌گیرند. هدف از گیمیفای کردن آموزش این است که سطوحی از مشارکت و درگیری ایجاد شود تا این گونه مشارکت در بازی‌ها بیش از سایر موارد به وجود می‌آید.

تقویت توانایی‌های معین، معرفی اهدافی که به یادگیری جهت می‌دهند، مشارکت دادن دانش‌آموزان و دانشجویان، بهینه‌سازی یادگیری، حمایت از تغییر رفتار و اجتماعی شدن برخی از اهداف اصلی گیمیفیکیشن به شمار می‌آیند.

همانطور که پیش‌تر اشاره شد هدف این مطالعه، بررسی این نکته بود که آیا گیمیفیکیشن بر دانشجویانی که ویژگی‌های شخصیتی مختلفی دارند تأثیر متفاوتی می‌گذارد یا خیر.

مشارکت و رفتار شرکت‌کنندگان در این پژوهش از طریق گزارش فعالیت‌هایشان در سیستم آموزشی بررسی شد و میزان یادگیری آن‌ها با آزمون‌های دانش مورد ارزیابی قرار گرفت.

نسخه اصلی مقاله تأثیر گیمیفیکیشن بر یادگیری… را از لینک زیر دریافت کنید:

دانلود مقاله

گیمیفیکیشن در تینکآ

تیتکآ برای تقویت تفکرهای شش‌گانه با استفاده از تئوری‌های بازی‌وارسازی در آموزش سازمان‌ها، بازی‌هایی طراحی کرده است که سبب ارتقای کیفیت برگزاری دوره‌های آموزش و بهسازی کارکنان مطابق با شیوه‌های جدید سازمان‌های موفق در دنیا می‌شود.

برای تقویت مهارت‌های تفکر در راستای حل مسئله سازمانی و تصمیم‌گیری مدیریتی، ما شما را به سفری در دنیایی متفاوت می‌بریم تا بتوانید در یک فضای جذاب و پویا مهارت‌های تصمیم‌گیری را با تمرکز بر مسائل سازمانی خودتان تقویت کنید.

ما یک فضای تصمیم‌گیری پویا خلق کرده‌ایم که در آن افراد می‌توانند به کمک تکنیک‌های تفکر، لذت حل مسئله و رشد و چالش پیوسته را تجربه کنند و با یکدیگر به رقابت بپردازند؛ یک فضای یادگیری پرچالش و هیجان به‌دور از هراس و استرسِ شکست برای مدیران، رهبران آینده و کارکنان سازمان‌ها…

The post تأثیر گیمیفیکیشن بر یادگیری، تعامل و رفتار دانشجویان بر اساس ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها appeared first on راچونه.

عنوان مقاله (انگلیسی): Four Ways to Improve Your Strategic Thinking Skills

مروری بر مقاله 4 راه بهبود مهارت‌های تفکر استراتژیک

اگر معتقدید که تفکر استراتژیک فقط مختص مدیران ارشد است، باید در این عقیده تجدیدنظر کنید.

شاید تا به حال کسی به شما گفته باشد که «باید استراتژیک‌تر باشید». در این صورت می‌دانید که چقدر چنین حرفی دشوار است. جالب است که بازخورد به ندرت با راهنمایی برای بهتر شدن همراه است.

لیزا که یکی از مشتریان دوره کوچینگ من است و معاون منابع انسانی در یک سازمان بزرگ است، چنین موقعیتی را تجربه کرده است: «فقط به من گفته شد که چشم‌­انداز گسترده‌­تری داشته باشم و استراتژیک‌تر باشم. معنای حرف­شان را درک نکردم. این بازخورد واقعا برایم مفید نبود و به پیشرفتم کمکی نمی‌کرد».

پس اگر بخواهید گام‌­های مفیدتری برای استراتژیک بودن بردارید، چه باید بکنید؟

اولین کاری که باید بکنید این است که مایندست یا ذهنیت­تان را تغییر دهید. اگر تصور می‌کنید که تفکر استراتژیک فقط برای مدیران ارشد است، اشتباه می‌کنید.

تفکر استراتژیک باید در همه سطوح سازمان وجود داشته باشد؛ واقعیت این است که این مفهوم در همه وظایف شغلی سازمان به صورت نانوشته وجود دارد. اگر این واقعیت را نادیده بگیرید، ممکن است نتوانید ارتقای شغلی دریافت کنید. از سوی دیگر، اگر مشارکت استراتژیک در بخش شما کمرنگ باشد، حتی ممکن است به قطع بودجه فعالیت‌های اقتصادی بخش منجر شود.

پس از اینکه تفکر استراتژیک را به عنوان بخشی از شغل­تان پذیرفتید، وقت آن است که 4 مهارت تفکر استراتژیک را در خودتان پرورش دهید.

بیشتر بخوانید: راهکارهایی برای به‌کارگیری مایندست بازی در محیط کار/ چطور خلاق باشیم؟

آگاه باشید: با دقت به اطراف­تان نگاه کنید

لیزا همیشه سرش «پایین» بود چون کارهای بسیار زیادی داشت و هرگز فرصت نمی‌کرد سرش را بلند کند! او تصویر بزرگتر را نمی‌دید چون هرگز با دقت به اطرافش نگاه نمی‌کرد. به همین دلیل از اطلاعات مهمی که او را در فرایند تمرکز، اولویت‌بندی و استفاده از استعدادهایش برای کمک به بخش رو به توسعه‌­اش یاری می‌کردند غافل مانده بود.

از آنجا که لیزا فرصت تفکر عمیق در مورد شغلش را از خودش سلب کرده بود، وقتی ارتقای شغلی دریافت کرد، فراموش کرد که برای حفظ این سِمت باید رویکرد کاملا متفاوتی در پیش گیرد.

برای اینکه استراتژیک باشید، باید درک کاملی از وضعیت صنعت، روندها و محرک‌های کسب و کارتان داشته باشید. اینکه فقط از اهمیت کسب اطلاعات به روز و جستجوی روندها آگاه باشید کافی نیست، بلکه باید کارهای زیر را نیز انجام دهید:

کشف کردن و تحلیل روندهای داخلی در برنامه روزمره‌­تان را به یک عادت تبدیل کنید. مثلا به مسائلی که بارها در سازمان­تان تکرار می‌شوند توجه کنید و موانعی را که همکارانتان اغلب با آنها مواجه می‌شوند تحلیل کنید.

با همتایان خود در سازمان و صنعتی که مشغول فعالیت هستید در ارتباط باشید تا از دیدگاه آن‌ها در مورد بازار آگاه شوید. سپس، یافته‌های خود را در سراسر شبکه ارتباطی­‌تان به اشتراک بگذارید.

از اهمیت اطلاعات و عملکرد منحصربه­‌فردتان در سازمان آگاه باشید و اثر خودتان را بر استراتژی سازمان تعریف کنید.

بیشتر بخوانید: ۵ کتاب برای تقویت تفکر استراتژیک

فکر کنید: سوالات سخت بپرسید

با درک تازه‌ای که از روندها و مسائل بدست می‌آورید، می‌توانید از تفکر استراتژیک بهره بگیرید و از خودتان بپرسید، «چطور می‌توانم به اهدافی که در ذهن دارم برسم؟». سوالات، زبان استراتژی هستند. لیزا متوجه شد که زندگی و تجربیات قبلی‌اش یک لنز استراتژیک منحصربه­فرد و در عین حال کوته­نگر به او داده است.

بنابراین به خودش قول داد مهارت‌های درک دیدگاه‌های مختلف و تحقیق را در خودش تقویت کند. او با کنجکاوی بیشتر و بررسی اطلاعات از دیدگاه‌های مختلف توانست کوته­‌نگری‌­اش را کاهش دهد و در نهایت، توانست احتمالات مختلف، رویکردهای متفاوت، و نتایج بالقوه متفاوت را ببیند.

مثلا وقتی روی پروژه حفظ کارکنان سازمان کار می‌کنید، از خود پرسید: «چطور می‌توان در سال اول به موفقیت رسید؟»؛ «چه چیزی ما را از موفق شدن باز خواهد داشت ؟»؛ «نشانه های اولیه موفقیت/شکست چیست؟»؛ «شرکای تجاری برای مطمئن شدن از موفقیت باید چه چیزهایی بدانند؟»؛ و «آیا دستاوردهای ما در راستای اهداف گسترده­تر سازمان است؟».

لیزا با پرسیدن این سؤالات سخت در ابتدا کارش متوجه شد که می‌تواند در مراحل اولیه با همکاران و مدیران ارشد به روش‌هایی تعامل کند که به نفع پروژه باشد. او با این کار می‌توانست به شکل‌گیری این تصور که فردی متفکر و دارای تفکر استراتژیک هست هم کمک می‌کند.

بیشتر بخوانید: فرامین و فنون تفکر استراتژیک؛ ده فرمان و بیست فکرافزار کاربردی

طوری صحبت کنید که استراتژیک به نظر برسید

متفکران استراتژیک از شیوه صحیح صحبت کردن نیز آگاه هستند. آنها افکار خود را اولویت‌­بندی و مرتب می‌کنند. آنها ارتباطات کلامی و نوشتاری خود را به گونه‌ای ساختار می‌دهند که به مخاطبان کمک می‌کند تا بر پیام اصلی تمرکز کنند. آنها وضعیت موجود را به چالش می‌کشند و مردم را وادار می‌کنند که فرضیاتی اساسی مطرح و در مورد آنها صحبت کنند.

متفکران استراتژیک واقعاً ماهر هستند و می‌توانند مردم را در فرآیند شناسایی مشکلات، دست یافتن به ادراک مشترک و چارچوب‌بندی انتخاب‌های استراتژیک راهنمایی کنند.

این مهارت‌ها واقعا پیچیده هستند اما راه‌هایی برای تقویت آنها وجود دارد:

به ارتباطات نوشتاری و کلامی خود ساختار بیشتری بدهید. نکات اصلی موضع گفت‌­وگو را طبقه­‌­بندی و به طور منطقی مرتب کنید، و تا حد امکان مطالب را خلاصه کنید.

موضوعاتی کلی­ را که می‌خواهید به آنها بپردازید برای مخاطبان شرح دهید تا آنها هم در فرایند گفت‌­وگو مشارکت فعال داشته باشند، نه اینکه فقط در مورد جزئیات تاکتیکی صحبت کنند.

به جای اینکه فقط روی هدف اصلی­تان تمرکز کنید، پاسخ دادن به سوالات را تمرین کنید.

لیزا متوجه نشده بود که نحوه صحبت کردنش این تصور را ایجاد می‌کند که استراتژیک نیست. به همین دلیل تصمیم به تغییر گرفت. سپس چند موضوع محدود را انتخاب کرد تا به طور استراتژیک بر آنها تمرکز کند. در نهایت، مطمئن شد که مسائل را در چارچوب اولویت‌های اصلی مدیران ارشد و مدیر عامل بررسی می‌کند.

بیشتر بخوانید: ۵ فرمان برای تفکر استراتژیک

عمل کنید: زمانی را به تفکر اختصاص دهید و از تعارض استقبال کنید

لیزا در ابتدای کارش برنامه بسیار شلوغی داشت، طوری که از جلسه‌ای به جلسه دیگر می رفت اما متوجه شد که اگر به اندازه کافی تأمل نکند و به گزینه‌های حل مشکل نیندیشد، نمی‌تواند مدیری استراتژیک باشد.

او با درک اینکه ارزش کامل خود را نشان نمی‌دهد، تصمیم گرفت از ماتریس 2×2 استفن کاوی (Stephen Covey) پیروی کند و شروع به ارزیابی وظایفش بر اساس فوریت و اهمیت آنها کرد.

او از رفتن به جلساتی که نیازی به حضور در آنها نبود، دست کشید. لیزا با احساس گناه در مورد اینکه، «وقتی پشت میزم نشسته‌­ام و تفکر می‌کنم، کار واقعی انجام نمی‌دهم» مقابله کرد.

لیزا مهارت‌های کلیدی دیگری را هم تمرین کرد. او یاد گرفت که مناظره را بپذیرد و از چالش نهراسد، و با کنار گذاشتن این تصور که دیگران می‌خواهند از او انتقاد کنند، خودش را برای سوالات سخت آماده کرد.

او یاد گرفت که روی مسائل تمرکز کرد، نه افراد، و از همتایان بی‌­طرف برای به چالش کشیدن تفکرش بهره گرفت. علاوه بر این، لیزا برای مدیریت ابهام اجتناب‌ناپذیری که هنگام پرسیدن سؤالات بیشتر در او ایجاد می‌شد، یاد گرفت که معیارهای تصمیم‌گیری خود را روشن کند تا با اطلاعات ناقص بهتر مقابله کند.

تلاش برای تقویت مهارت‌های استراتژیک ممکن است دشوار باشد. شاید ابتدا احساس کنید که آب در هاون می‌کوبید. وقتی می‌خواهید احساسات آزاردهنده‌­ای که به خاطر به چالش کشیدن پیش­‌فرض‌ها و کنجکاوی ایجاد می‌شوند مدیریت کنید و دوباره به احساس آرامش دست یابید، گویی چشم­هایتان تار می‌شود اما این تلاش‌ها بی‌­نتیجه نخواهد بود. وقتی گردوغبار فروکش کرد و سطح مشارکت­تان تقویت شد، از اینکه این ریسک را پذیرفته‌­اید خوشحال خواهید بود.

این مقاله، ترجمه کاملی است از مقاله  Four Ways to Improve Your Strategic Thinking Skills نوشته Nina A. Bowman که در نشریه hbr منتشر شده است.

مترجم: بهار علیان

The post 4 راه بهبود مهارت‌های تفکر استراتژیک appeared first on راچونه.

عنوان مقاله (انگلیسی):  Development of creative thinking patterns via math and music

مروری بر مقاله توسعه الگوهای تفکر خلاق از طریق ریاضی و موسیقی

«توسعه الگوهای تفکر خلاق از طریق ریاضی و موسیقی» عنوان یکی از جدیدترین مقاله‌هایی است که ارتباط میان آموزش میان‌رشته‌ای و تفکر خلاق را بررسی می‌کند. در این پژوهش که سال 2023 در نشریه الزویر (Elsevier) منتشر شده، توسعه الگوهای تفکر خلاق در میان دانش‌آموزان کلاس سوم (84 نفر)، بر اساس یادگیری چند رشته‌ای، که ترکیبی از ریاضیات و موسیقی است بررسی شده است.

برای این کار ابتدا برنامه‌­ای با تمرکز بر الگوهای تفکر خلاق طراحی شد. سپس به ‌دانش‌آموزان سه کلاس، برنامه MusiMath که صریحاً ریاضی و موسیقی را به هم مرتبط‌ می‌کند، به طور یکسان آموزش داده شد.

در مرحله بعد به ‌دانش‌آموزان هر کلاس علاوه بر برنامه MisiMath، الگوهای تفکر خلاق به سه روش متفاوت آموزش داده شد: به یک کلاس ریاضی خلاق، به یک کلاس موسیقی خلاق و به یک کلاس نیز ترکیبی از ریاضی و موسیقی خلاق. یک کلاس هم به عنوان کلاس گروه کنترل استفاده شد که ریاضی و موسیقی را به صورت استاندارد و بدون دخالت آموزش خلاقانه یاد گرفتند.

برای جمع‌آوری داده‌ها، نرم‌افزاری طراحی شد که دانش‌آموزان را قادر می‌ساخت تا تکالیف موسیقی و ریاضی را انجام دهند. این تکالیف شامل دو نوع سؤال بودند. یک گروه از سؤالات تنها یک پاسخ صحیح داشت، در حالی که سؤالات گروه دیگر پاسخ‌های متنوعی داشتند که تفکر خلاق را تشویق می‌کردند.

تحلیل‌ نتایج قبل و بعد از اجرای این برنامه نشان داد که گروه‌های آزمایشی (صرف­نظر از اینکه چه درسی به آنها تدریس شده بود) در الگوهای تفکر خلاق در ریاضی و موسیقی بهتر از گروه کنترل عمل‌ می‌کردند. آموزش ترکیبی خلاقیت در کلاس ریاضی و موسیقی سبب شد که الگوهای مشابهی از خلاقیت در دو حوزه شکل گیرد. این یافته نشان‌ می‌دهد که تفکر خلاق از یک حوزه به حوزه دیگر قابل انتقال است.

کارگاهی برای تقویت مهارت حل مسئله و تفکر خلاق نیاز دارید؟

با اسپرینت گیمیفای‌شده حل مسئله و تصمیم‌گیری تینکا از اینجا آشنا شوید.

نقش آموزش ‌میان‌رشته‌­ای در تقویت تفکر خلاق

یکی از کاربردهای آموزش ‌میان‌رشته‌­ای، به مثابه یک روش آموزشی نوین در حال ظهور، این است که علاقه و مهارت ‌دانش‌آموزان را در رشته‌‌ها‌ی علوم، فناوری، مهندسی، هنر و ریاضی تقویت کند.

در فعالیت‌های آموزشی جدید از منابعی استفاده‌ می‌شود که نگرش‌های مثبت را در دانش‌آموزان ترویج می‌کند و آنها را تشویق می‌کند تا در فرآیند یاددهی – یادگیری مشارکت کنند.

آموزش و یادگیری ‌میان‌رشته­‌ای زمانی اتفاق‌ می‌افتد که متخصصان رشته‌­ها‌ی مختلف به طور مستقل بر روی ابعاد مختلف یک پروژه کار کنند و در عین حال در رشته خود باقی بمانند.

تفکر خلاق در یادگیری ‌میان‌رشته‌­ای یکی از عناصر اصلی توسعه مهارت‌‌ها‌ی قرن بیست­‌ویکم به شمار‌ می‌آید.

از سوی دیگر، آموزش ‌میان‌رشته­‌ای به تقویت نوآوری، کار تیمی، تفکر خلاق و مشارکت ‌دانش‌آموزان کمک‌ می‌کند و مهارت‌‌ها‌ی حل مسئله را ارتقا‌ می‌بخشد.

برای آشنایی با مفاهیم و تکنیک‌های تفکر خلاق، دوره مجازی تفکر خلاق تینکآ را از اینجا تهیه کنید.

نگاهی به شركت‌كنندگان پژوهش

شرکت‌کنندگان این پژوهش شامل 84 ‌دانش‌آموز کلاس سوم بودند که سابقه قبلی در آموزش موسیقی نداشتند. آنها به طبقه اجتماعی-اقتصادی متوسط تعلق داشتند و از میان چهار کلاس یک مدرسه ابتدایی تحت نظارت وزارت آموزش و پرورش انتخاب شدند.

این ‌دانش‌آموزان به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند و برنامه MusiMath برای آنها اجرا شد؛ در هر گروه بر عناصر متفاوتی از تفکر خلاق تاکید‌ می‌شد. این سه گروه عبارت بودند از: کلاس ریاضی خلاق (10 پسر، 14 دختر)، کلاس موسیقی خلاق (4 پسر، 14 دختر)، کلاس ریاضی و موسیقی خلاق (9 پسر و 9 دختر). کلاس کنترل (14 پسر و 10 دختر) نیز برنامه­‌ای دریافت نکرد.

فرضیه‌های تحقیق

فرضیه‌‌ها‌ی این تحقیق به شرح زیر بود:

1. گروه‌‌ها‌ی آزمایشی پس از دریافت برنامه، نمرات بالاتری در الگوی دانش ریاضی و موسیقی کسب خواهند کرد.
2. می‌توان تفکر خلاق را در مورد الگوهای یادگیری توسعه داد و آن را از حوزه‌­ای به حوزه دیگر منتقل کرد.
3. فرآیندهای تفکر خلاق ‌دانش‌آموزان به حوزه‌‌ها‌ی آموزش ­داده شده خلاقیت (الگوهای خلاق در ریاضی/موسیقی/ریاضی و موسیقی) بستگی دارد. آموزش مشترک خلاقیت در کلاس ترکیبی ریاضی و موسیقی سبب‌ می‌شود الگوهای مشابهی از خلاقیت در دو حوزه شکل گیرد.

نتایج تحقیق

در این پژوهش اثربخشی الگوهای یادگیری در ریاضی و موسیقی با استفاده از برنامه آموزشی MusiMath بررسی شد. این برنامه بر مبنای یافته‌‌ها‌ی پیشین طراحی شده است و به صراحت ابعاد موازی ذاتی در الگوهای ریاضی و موسیقی را به هم مرتبط‌ می‌سازد. در این مطالعه، توسعه تفکر خلاق به طور خاص در الگوهای یادگیری ‌دانش‌آموزان کلاس سوم تحلیل شد.

چهار گروه در این مطالعه شرکت کردند: کلاس ریاضی خلاق، کلاس موسیقی خلاق، کلاس ریاضی + موسیقی خلاق، و کلاس کنترل (که مداخله­ای دریافت نکردند).

در مطالعه حاضر، محققان تأثیر یک برنامه آموزش ریاضی و موسیقی را بر الگوی یادگیری مهارت‌های ریاضی و موسیقی دانش‌آموزان کلاس سوم در مقایسه با همسالان خود که ریاضی و موسیقی را به روش استاندارد یاد می‌گرفتند، بررسی کردند.

آن‌ها برنامه میان‌­رشته‌ای منحصربه ­فردی را طراحی کردند (یعنی درس‌های ریاضی و موسیقی را طوری آموزش دادند که ارتباط واضحی بین ریاضی و موسیقی ایجاد شود) و به این ترتیب، الگوهای ریاضی و موسیقی را به دانش‌آموزان کلاس سوم آموزش دادند. دانش‌آموزانی که در این مطالعه شرکت کردند تشویق‌ می‌شدند تا الگوهای خاص خود را در ریاضی، موسیقی یا هر دو رشته ایجاد کنند.

ترجمه: بهار علیان

برای مطالعه بیشتر در زمینه تفکر خلاق، به شما این مطالب را پیشنهاد می‌کنیم:

تفکر خلاق و ۶ کتابی که برای تقویتش باید بخوانید

معجزه تفکر خلاق در موفقیت ۵ کسب‌وکار برتر جهان

چطور با مدل دیزنی، تفکر خلاق خود را تقویت کنیم؟

۶ کلاه تفکر؛ راهکارهای ادوارد دوبونو برای پرورش خلاقیت

۳ راهکار برای اینکه چشمه خلاقیت شما خشک نشود!

ممنون که تا اینجا همراه ما بودید. اگر به موضوع خاصی علاقه‌مند هستید و دوست دارید در سایت راچونه مقاله، کتاب یا جستاری درباره‌اش منتشر شود حتما در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.

The post تقویت الگوهای تفکر خلاق از طریق ریاضی و موسیقی appeared first on راچونه.

عنوان مقاله (انگلیسی): Strategic thinking and decision making: literature review

Steptoe‐Warren, G., Howat, D. and Hume, I. (2011), “Strategic thinking and decision making: literature review”, Journal of Strategy and Management, Vol. 4 No. 3, pp. 238-250.

مروری بر مقاله تفکر استراتژیک و تصمیم‌گیری

هدف مقاله «تفکر استراتژیک و تصمیم‌گیری» موضوع بررسی مفاهیم مدیریت و روانشناختی در موضوع «تصمیم‌گیری استراتژیک» است.

نویسندگان در این مقاله، با تمرکز ویژه بر عوامل و ویژگی‌های مؤثر در تصمیم‌گیری استراتژیک، مروری کلی بر ادبیات این حوزه در رشته‌های مدیریت و روان‌شناختی داشته‌اند.

بررسی ادبیات این موضوع نشان می‌دهد که شناخت مفاهیم مدیریتی و همچنین ارزش‌های فردی و شرکتی می‌توانند بر تصمیم‌گیری استراتژیک تأثیر زیادی بگذارند. همچنین پژوهش‌ها نشان می‌دهد که شایستگی‌های استراتژیک مهم هستند، اگرچه توافقی میان پژوهشگران در مورد اینکه آن شایستگی‌ها چیستند و تا چه حد تأثیرگذارند، وجود ندارد.

مقاله با طرح این سوال که «چرا تصمیم‌گیری استراتژیک مهم است؟» آغاز می‌شود و ادبیات موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهد.

تفکر استراتژیک و تصمیم‌گیری استراتژیک برای چندین دهه در ادبیات روان‌شناسی و مدیریت مورد بحث و کنکاش قرار گرفته‌اند. از سوی دیگر معمولا دیدگاه‌های نظری روان‌شناختی و مدیریت و همچنین تحقیقات تجربی به طور جداگانه بحث شده ولی به ندرت پیش آمده که این دو را در کنار هم و در ارتباط با هم بررسی کنند.

در نتیجه در این مقاله شما با ادبیات روانشناختی و ادبیات مدیریتی در کنار هم و در تعامل با یکدیگر آشنا می‌شوید که کمک می‌کند درک درستی از تفکر استراتژیک و فرآیند تصمیم‌گیری و عواملی که ممکن است بر فرآیند آن تأثیر بگذارد به دست آورید.

این مقاله در سال 2014 منتشر شده و نویسندگانش تلاش کرده‌اند درک بهتری از عوامل تأثیرگذار در تبدیل افراد به تصمیم‌گیرنده و متفکر استراتژیک موفق ارائه دهند. آن‌ها همچنین ویژگی‌های مورد نیاز این افراد و عوامل موثر در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک افراد را نیز بررسی کرده‌اند که شامل درک افراد از جایگاه مدیریتی، ارزش‌ها و باورهای فردی و ارزش‌های سازمانی و شرکتی می‌شوند. هر یک از این ویژگی‌ها در بخش‌های مختلف مقاله به صورت مبسوط شرح داده شده‌اند.

تصمیم‌گیری و تفکر استراتژیک سازمانی در طول زمان

از مرور ادبیات تصمیم‌گیری و تفکر استراتژیک در این مقاله اینطور می‌توان برداشت کرد که تصمیم‌گیری و تفکر استراتژیک کاملا به نگاه افراد به جایگاه سازمان در زمان‌های گذشته (جایی که قبلا بوده)، حال (جایگاهی که هم اکنون در اختیار دارد) و آینده (اینکه سازمان چطور می‌تواند در یک محیط پویا و متغیر دوام بیاورد) بستگی دارد.

نویسندگان بر اهمیت بالا بردن دانش مدیریتی مدیران، در نظر گرفتن ارزش‌ها و اعتقادات فردی و ارزش‌های سازمانی تأکید فراوان کرده‌اند و معتقدند جای خالی آموزش مدیران به صورت تخصصی در سازمان‌ها احساس می‌شود.

نویسندگان در پایان نیز پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه کرده‌اند.

لازم به ذکر است که در این مقاله منظور از استراتژیست‌، متفکر استراتژیک و تصمیم‌گیرنده استراتژیک آن دسته از افرادی هستند که در رأس یک سازمان مشغول به فعالیتند و وظایفی چون مدیریت سازمان و تصمیم‌گیری را در سطح کلان بر عهده دارند.

پیشنهادهایی برای پژوهش در حوزه تصمیم‌گیری و تفکر استراتژیک

در این مقاله، هیچ گونه شناسایی و اعتبارسنجی درباره شایستگی‌های مورد نیاز برای تصمیم‌گیری استراتژیک موفق و مداخلات لازم برای شناسایی نقاط ضعف مورد بررسی قرار نگرفته است؛ این در حالی است که این عوامل می‌تواند به سازمان‌ها کمک کند بهترین استراتژی‌ها در فرایندهای کاری مورد استفاده قرار بگیرند و این اطمینان حاصل شود که سازمان در گذر زمان نیز می‌تواند مزیت رقابتی خود را حفظ کند.

دانلود مقاله Strategic thinking and decision making

انواع تفکر در راچونه

اگر به مباحث مربوط به تفکر علاقه‌مند هستید از شما دعوت می‌کنیم با تینکآ بیشتر آشنا شوید.

The post تفکر استراتژیک و تصمیم‌گیری appeared first on راچونه.

عنوان مقاله (انگلیسی): Thinking about how to think: Cognitive skills to stay relevant in a digital economy

Hoe, S.L. (2017), “Thinking about how to think: cognitive skills to stay relevant in a digital economy”, Human Resource Management International Digest, Vol. 25 No. 5, pp. 1-3.

معرفی مقاله

سیو لون هوی (Siu Loon Hoe)، نویسنده «تفکر در مورد چگونگی فکر کردن» در این مقاله مجموعه‌ای جامع از مهارت‌های تفکر یا مهارت‌های شناختی مورد نیاز برای متخصصان، مدیران و مدیران اجرایی را پیشنهاد می‌دهد تا این گروه از افراد بتوانند در اقتصاد دیجیتال موفق‌تر عمل کنند.

چارچوبی که وی در این مقاله پیشنهاد می‌دهد بر اساس بیش از 20 سال تجربه وی در کار کردن با شرکت‌های چند ملیتی و سازمان‌های بخش دولتی در صنایع مختلف قاره آسیا به دست آمده است.

وی معتقد است برای حفظ ارتباط با اقتصاد دیجیتال و موفق شدن در این حوزه، نیاز به توسعه مجموعه‌ای جامع از مهارت‌های شناختی مانند تفکر طراحی، تفکر فرآیندی، تفکر سیستمی، تفکر آینده و تفکر خلاق است که مکمل مهارت‌های فنی و انسانی هستند.

اهمیت تقویت مهارت‌های تفکر در عصر اقتصاد دیجیتال

این مقاله به متخصصان ارشد منابع انسانی پیشنهادهایی درباره مجموعه‌ای از مهارت‌های تفکر ارائه می‌کند؛ مهارت‌هایی که در کنار توانایی‌های فنی و انسانی برای کمک به مدیریت قابلیت‌های سازمانی و توسعه استعدادها برای بقا در اقتصاد دیجیتال ضروری است.

این مقاله با ارائه بینش‌هایی در مورد مجموعه‌ای از مهارت‌های تفکر که در اقتصاد دیجیتال مورد نیاز است، به ادبیات موجود در مورد توسعه منابع انسانی کمک می‌کند.

نویسنده مقاله «تفکر درباره چگونگی فکر کردن» به ماهیت فناوری‌های دیجیتال اشاره می‌کند و در صدد است به این سوال پاسخ دهد که منابع انسانی ارشد چگونه باید از توانایی‌های سازمانی بهره ببرند، آن‌ها را مدیریت کنند و استعدادهایی را برای تجهیز شدن در برابر مهارت‌های نسل آینده پرورش دهند. او بر لزوم توسعه مهار‌هایی تأکید دارد که از طریق نوآوری، ارزش ایجاد می‌کنند.

در نهایت نیز مجموعه‌ای جامع از مهارت‌های تفکر برای متخصصان، مدیران و مدیران اجرایی (PME) را ارائه می‌دهد.

مروری بر انواع مهارت‌های تفکر در سازمان‌ها

در این مقاله انواع مهارت‌های اعم از مهار‎ت‌های سخت یا فنی، مهارت‌های نرم یا انسانی و همچنین مهارت‌های شناختی یا تفکر مورد بررسی قرار گرفته است.

به طور خلاصه، مهارت‌های فنی توانایی‌های انجام کارهای تخصصی است. مهارت‌های انسانی به توانایی تعامل با دیگران مربوط می‌شود و در نهایت، مهارت‌های تفکر، توانایی ذهنی برای تجزیه و تحلیل و ترکیب اطلاعات است.

نویسنده این مقاله معتقد است با توجه به اینکه فناوری‌های دیجیتال به سرعت در حال پیشرفت هستند، پیش‌بینی اینکه کدام مهارت‌ها در آینده مورد نیاز هستند، دشوار به نظر می‌رسد اما موضوعی است که باید درباره آن اندیشید.

بیشتر بخوانید: چطور با مدل دیزنی، تفکر خلاق خود را تقویت کنیم؟

5 مهارت‌ تفکر که در اقتصاد دیجیتال باید تقویت شوند

برخی مهارت‌های تفکر هستند که در اقتصاد دیجیتال باید تقویت شود: تفکر طراحی در مورد اولویت قرار دادن نیازهای مشتریان خارجی و ایجاد راه‌حل‌هایی برای برآورده کردن نیازها است.

این امر ساده به نظر می‌رسد اما پیاده‌سازی آن چندان آسان نیست، زیرا فرآیندهای داخلی سازمان ممکن است با طرح طراحی خدمات هماهنگ نباشد.

نویسنده در این مقاله تقویت تفکر فرایندی را برای غلبه بر این چالش پیشنهاد می‌دهد و معتقد است این نوع تفکر، با تنظیم مجدد فعالیت‌های سازمانی به ایجاد نتایجی فراتر از انتظارات مشتریان کمک می‌کند.

آنطور که نویسنده این مقاله عنوان کرده تفکر سیستمی می‌تواند برای حل مسئله پیچیده به کار رود.

تفکر آینده‌‌نگر برای بررسی روندها و افق های زمانی بلندمدت استفاده می‌شود.

نویسنده زیربنای همه این مهارت‌های شناختی را نیاز به تفکر خلاق عنوان می‌کند و می‌نویسد: با استفاده از ابزارهایی مانند استعاره برای پیوند ایده‌ها، می‌توان ایده‌های جدید بیشتری برای ارائه نگاهی تازه به مشکلات قدیمی ایجاد کرد.

وی در پایان اینطور نتیجه‌گیری می‌کند: به نظر می‌رسد این پنج مهارت فکری به خودی خود چیز جدیدی ارائه نمی‌دهند با این حال، به‌عنوان مجموعه‌ای جامع از مهارت‌های تفکر که مکمل مهارت‌های فنی و انسانی است، ممکن است به متخصصان، مدیران و مدیران اجرایی برای رویارویی با چالش‌های آینده کمک کند. البته به کارگیری این مهارت های فکری باید به صورت کل‌نگر انجام شود، نه جدا از هم.

بیشتر بخوانید: معجزه تفکر خلاق در موفقیت ۵ کسب‌وکار برتر جهان

انواع تفکر در راچونه

اگر به مباحث مربوط به تفکر علاقه‌مند هستید از شما دعوت می‌کنیم با تینکآ بیشتر آشنا شوید.

The post تفکر درباره چگونه فکر کردن appeared first on راچونه.

عنوان مقاله (انگلیسی):  The Delta Model: Adaptive Management for a Changing World

Hax, A. C., & Wilde II, D. L. (1999). The Delta Model: Adaptive Management for a Changing World. Research Feature January 15.

خلاصه مقاله

* موقعیت استراتژیکِ راه حل مشتری بر مبنای ارائه گسترده تر محصولات و خدمات است که اکثر نیازهای مشتری (اگر نه همه) را تامین می کند. تمرکز اینجا بر اقتصادهای مشتری به جای اقتصادهای محصول است. یک سازمان می‌تواند مجموعه گسترده‌ای از محصولات و خدمات را ارائه کند که برای نیازهای خاص یک مشتری هدف‌گذاری و شخصی‌سازی شده است.

شاخص مهم عملکرد، سهم بازار مشتری است. پیوند با مشتری از طریق مجاورت نزدیک با مشتری حاصل می‌شود که امکان پیش‌بینی نیازها و همکاری مشترک با مشتری برای توسعه محصولات جدید را فراهم می‌سازد. پیوند با مشتری از طریق یادگیری و شخصی‌سازی افزایش می‌یابد.

یادگیری تاثیر دوگانه دارد: سرمایه‌گذاری که مشتری در یادگیری شیوه استفاده از محصول یا خدمات انجام می‌دهد، می‌تواند هزینه جابجایی زیادی را ایجاد کند، یادگیری درباره نیازهای مشتری توانایی سازمان برای تامین این نیازها را افزایش می‌دهد.

* در موقعیت استراتژیک قفل سیستمی به جای تمرکز بر محصول یا مشتری، سازمان همه بازیگران مهمی را که به خلق ارزش اقتصادی کمک می‌کنند در سیستم مدنظر قرار می‌دهد. سازمان به طور خاص با پرورش، جذب و حفظ تکمیل‌کنندگان در کنار مشارکت‌کنندگان عادی صنعت در ارتباط است. (یک تکمیل کننده یک رقیب نیست بلکه فراهم کننده محصولات و خدماتی است که پیشنهادات سازمان را افزایش می‌دهد.)

موضوع مهم در اینجا در نظر داشتن معماری کلی سیستم است: چگونه یک سازمان سهم تکمیل‌کنندگان را به منظور تحریم رقبا و قفل کردن مشتریان به دست آورد.

پیوند با مشتری در مدل دلتا

پیوند با مشتری، به عواملی اشاره دارد که محصول یا خدمات را با مشتری مرتبط می‌کند. در موقعیت استراتژیک برترین محصول، پیوند با مشتری از طریق ویژگی‌های خود محصول و در راه‌حل جامع مشتری، از طریق یادگیری و شخصی‌سازی ایجاد می‌شود. در قفل کردن سیستم، سازوکار پیوند، استاندارد اختصاصی است که عامل اساسی پیشران سودآوری و پایداری است.

* ایجاد طراحی غالب: در طراحی غالب، مشتریان به دلیل برتری منحصر به فرد ویژگی‌های مورد توجه آن‌ها درباره محصول، جذب آن محصول می‌شوند. اگر موقعیت استراتژیک رهبری هزینه است، قیمت پایین منجر به وفاداری می‌شود و اگر موقعیت استراتژیک تمایز است، ویژگی‌ها یا خدمات همراه با محصول می‌تواند مشتری را جلب و حفط کند.

این طراحی غالب اگرچه ممکن است نتواند به طور دقیق نیازمندی‌های بخش خاصی از مشتریان را تامین کند اما نیازمندی‌های بسیاری از کاربران یک محصول خاص را برطرف می‌کند. بنابراین طراحی غالب عمومی و استاندارد شده بوده و در تضاد با شخصی‌سازی است. رقیبی که این طراحی غالب را انجام می‌دهد وفاداری مشتری را جلب کرده و مزیت اولین حذف‌کننده را دارد.

* قفل مشتری: در این شیوه پیوند با مشتری، برای مشتری هزینه‌های جابجایی ملموس‌تر و بالاتر است. ارائه پشتیبانی که محصول را در دسترس و جذاب‌تر می‌سازد، جابجایی را سخت‌تر کرده و بنابراین مشتری را قفل می‌کند. دارایی‌های متناظر که شرکت دارد و محصول اصلی را تکمیل می‌کند می‌تواند در حصول این اهداف موثر باشد.

مالکیت کانال‌های توزیع، نیروهای فروش تخصصی، نیروهای پشتیبانی فنی و از همه مهمتر تصویر حامی برند می‌تواند محصول را برای مشتری جذاب‌تر کرده و تقلید از کل بسته را دشوارتر سازد. زمانی که محصول و کارکرد ناشناخته است برندها به عنوان یک دارایی متناظر می‌توانند قفل کردن را تقویت کنند، به گونه‌ای که اطمینان از پشتیبانی می‌تواند تردید درباره عملکرد محصول را کم کرده و تکرار خرید را افزایش دهد.

* خارج کردن رقبا: بین قفل کردن مشتری و خارج کردن رقبا خط باریکی وجود دارد. در حالت اول سازمان یک مشتری به دست می‌آورد که تغییر به گزینه دیگر برای مشتری دشوار است. در حالت دوم، موانع عمده تقلید یا ورورد به یک کسب و کار را دشوار می‌سازد.

* حفظ استانداردهای اختصاصی: برای ایجاد و حفظ استانداردهای اختصاصی دو نیازمندی وجود دارد: اول، هزینه‌های تغییر مشتری باید بالا باشد. دوم، کپی کردن محصولات برای رقیب باید دشوار یا پرهزینه باشد.

فرایندهای انطباقی در مدل دلتا

* اثربخشی عملیاتی: ارسال محصولات و خدمات به مشتریان. در گسترده‌ترین معنا این فرایند شامل همه مولفه‌های زنجیره تأمین است. تمرکز اصلی در این فرایند تولید مؤثرترین زیرساخت هزینه و دارایی، جهت حمایت از جایگاه استراتژیک مطلوب کسب و کار است.

این فرایند قلب موتور تولید بوده و منبع ظرفیت و کارایی است. اگر چه این فرایند در همه کسب‌و‌کارها می‌تواند وجود داشته باشد اما زمانی که موقعیت استراتژیک سازمان برترین محصول است، بیشترین اهمیت را پیدا می‌کند.

* هدف‌گذاری مشتری: فعالیت‌هایی که مشتری را جذب، راضی و حفظ می‌کند. این فرایند تضمین می‌کند که ارتباطات مشتری به موثرترین شیوه مدیریت می‌شود.

این فرایند مشتریان جذاب را مشخص و انتخاب می‌کند و عملکرد مشتریان را از طریق کاهش مبنای هزینه آن‌ها یا افزایش روند درآمدشان افزایش می‌دهد. (یعنی مئل بخش نگرش‌های اقتصادی موقعیت‌های استراتژیک: در موقعیت استراتژیکِ راه حل مشتری، بر شیوه تاثیر محصولات و خدمات بر اقتصادهای مشتری تمرکز می‌شود این تاثیر از طریق کاهش هزینه‌های درونی مشتری یا فراهم کردن امکان کسب درآمد بیشتر برای آنان صورت می‌گیرد.)

این فرایند بهترین زیرساخت درآمدی برای کسب‌وکار است. در حالی که هدف‌گذاری مشتری برای همه کسب‌و‌کارها حیاتی است، زمانی که موقعیت استراتژیک سازمان راه‌حل‌های جامع مشتری است مهمترین فرایند است.

*نوآوری: روند مستمر محصولات و خدمات جدید برای حفظ زیست‌پذیری آتی کسب و کار. این فرایند همه منابع خلاقانه شرکت شامل فنی، تولید و قابلیت‌های بازاریابی را بسیج می‌کند تا یک زیرساخت نوآورانه توسعه دهد. مرکز این فرایند تجدید کسب و کار جهت حفظ مزیت رقابتی و عملکرد مالی برتر آن است. با موقعیت استراتژیک سیستم بسته بیشتر مرتبط است.

در اولویت‌بندی سه فرایند مطرح‌شده برای هر موقعیت استراتژیک، اولین فرایند در موقعیت استراتژیک برترین محصول فرایند اثربخشی عملیاتی است.

در موقعیت استراتژیک راه حل مشتری، اولین اولویت با هدف‌گذاری موثر مشتری است زیرا لازم است تا مجموعه محصولات موردنیاز مشخص و نیاز به شخصی‌سازی کشف شود.

در موقعیت استراتژیک قفل کردن سیستم، اولویت با فرایند نوآوری است. نوآوری به خلق معماری سیستم کمک می‌کند و این امکان را فراهم می‌آورد که استانداردها درک شده و به مالکیت درآیند.

[1]. Proprietary standard

[2]. Collateral Assest

[3]. Brand-supporting image

[4]. Most effective Cost & Asset Infrastructure

تلخیص: نغمه عبادی

مطالعه بیشتر

ما در سایت راچونه پیش از این نیز مقاله‌هایی درباره مدل دلتا معرفی کرده‌ایم که حتما برای شما مفید خواهند بود.

• مدل دلتا: به سوی چارچوب یکپارچه برای استراتژی
• مدل دلتا، کشف منابع جدید سودآوری در اقتصاد شبکه‌ای
• مدل دلتا: چارچوب جدید برای استراتژی

ضمن اینکه می‌توانید برای آشنایی با سایر مقاله‌های مرتبط با این مقاله روی لینک زیر کلیک کنید:

• مقاله‌های حوزه استراتژی در راچونه

همچنین از شما دعوت می‌کنیم برای مشاهده ویدیوهای آموزشی به صفحه آپارات راچونه سر بزنید:

• صفحه آپارات راچونه

The post مدل دلتا، مدیریت انطباقی برای جهان در حال تغییر appeared first on راچونه.

عنوان مقاله (انگلیسی):  The Delta Model – a New Framework of Strategy

Hax, A. C., & Wilde, D. L. (2003). The Delta Model – a New Framework of Strategy. Journal of strategic Management Education 1(1): 1-21.

معرفی مقاله

چارچوب پورتر و دیدگاه منبع محور شرکت اساساً نقش اصلی استراتژی را دسترسی به مزیت رقابتی می‌دانند. در این حالت هدف استراتژی ضربه زدن به رقبا از طریق دست یافتن به برتری در فعالیت‌­های زنجیره ارزشی است که امکان دستیابی به جایگاه مسلط در صنعت را برای شما فراهم می‌کند یا از طریق بسیج قابلیت‌­ها و منابع منحصربه فرد است.

هر چند این دو رویکرد بر ابعاد متفاوت استراتژی تأکید دارند و می­‌توانند یکدیگر را تکمیل کنند اما با افزوده شدن یک نگرش مغفول مانده یعنی مشتری می­‌توان بر ارزش این دو رویکرد افزود.

در مقابل مدل دلتا توسعه داده شده است. دلتا یک واژه یونانی است که به دنبال تحول و تغییر است.  فناوری جدید همراه با اینترنت شیوه­‌های مؤثر و نوینی جهت پیوند با مشتری و شرکتِ گسترده فراهم می‌کند، منابع جدیدی برای جهت­‌گیری استراتژیک گشوده که باید به طور مناسبی مورد ارزیابی قرار گیرد.

چارچوب‌های استراتژی کلاسیک بر محصول محوری تمرکز می­‌کنند. آنها رقیب را در برابر رقیب در میدان مبارزه قرار می­‌دهند جایی که خروجی توسط رقیبی تعیین می‌­شود برترین محصول را دارد. متعاقباً سازمان‌ها تمایل دارند مشتریان را از طریق ارائه محصولات استاندارد شده، مجاری توزیع انبوه، انجام تلاش‌­های محدود برای تشخیص و رضایت نیازهای فرد فرد مشتریان، همرنگ فرض کنند.

اما صمیمیت و اتصال موجود در اقتصاد شبکه‌­ای بر مبنای ساختار ارتباط با مشتری فرصت­‌هایی برای خلق جایگاه رقابتی ارائه می‌­کند. کسب وکار می‌­تواند ارتباط ناگسستنی، دانش عمیق و روابط نزدیکی با مشتری ایجاد کند که از آن به عنوان پیوندسازی با مشتری[1] یاد می‌­شود.

این پیوندها می‌­تواند به طور مستقیم با خود مشتری شکل گیرد یا به شکل غیرمستقیم از طریق تکمیل‌کنندگانی برقرار شود که مشتریان تمایل به دسترسی به آنها دارند.

آنطور که در مقاله مدل دلتا: چارچوب جدید برای استراتژی آمده پیوندها نشان‌دهنده سرمایه‌­گذاری‌­هایی هستند که توسط مشتریان و تکمیل‌­کنندگان برای خود محصول و پیرامون آن شکل می‌­گیرد. رقابت تنها بر مبنای محصول، به طور کل سبب فراموشی منبع اصلی سودآوری یعنی مشتری می‌شود. پیوندسازی به عنوان عامل اصلی شکل‌گیری استراتژی است.

مثلث: باز نمودن ذهن برای مجموعه جدیدی از موقعیت­‌های استراتژیک

برترین محصول

نویسندگان مقاله مدل دلتا: چارچوب جدید برای استراتژی معتقدند روش­‌های جذب، راضی کردن و حفظ مشتری از طریق ویژگی‌­های ذاتی خود محصول است. این موقعیت استراتژیک نسبتاً درونی، محدود و برمبنای اقتصادهای غالب محصول است. عوامل انگیزاننده استراتژیکِ اصلی توسعه زنجیره تامین کارا (که زیرساخت‌های کم هزینه را تضمین می‌­کند)، قابلیت درونی آزمایش شده[2] برای توسعه محصول جدید (که بازسازی مناسب خط تولید موجود را تضمین می‌کند) و تأمین کانال‌­های توزیع است (که به طور انبوه محصولات را به بخش‌­های بازار هدف انتقال می‌­دهد).

مقیاس در این استراتژی رقبای مرتبطی هستند که ما تلاش می­‌کنیم تا با آنها برابر باشیم یا از آنها پیشی بگیریم. به طور مکرر محصولات استاندارد می­‌شوند و مشتریان بی‌­نام و عمومی هستند.

همرنگ شدن[3] (جنسی‌­سازی) یک تهدید واقعی است و اغلب اجتناب‌­ناپذیر است چراکه تقلید تبدیل به یک الگوی مرجح رقابت می­‌شود. شاخص موفقیت سهم محصول است که در نهایت می­‌تواند فعالیت‌­های کسب‌و‌کار را به مجموعه نامرتبطی از محصولات بخش­‌بندی کند.

راه‌­حل جامع مشتری

در این موقعیت استراتژیک به جای فروش محصولات مجزا و استاندارد شده به مشتریان غیرسفارشی، ما راه‌حل‌هایی شامل پورتفولیویی از محصولات و خدمات سفارشی را فراهم می­‌کنیم که پیشنهاد ارزشی منحصر به فردی را برای مشتریان ارائه می‌­کند.

به جای اقدام کردن به تنهایی، ما با مجموعه مرتبطی از شرکا مشارکت می­‌کنیم که بنگاه گسترده[4] را شکل می‌دهد. به جای درگیر شدن در جنگ فرسایشی در برابر رقبایمان، ما درصدد تشریک مساعی هستیم که پیوند مطلوب با مشتری را ایجاد می‌کند.

مقیاس‌­های کلی مرتبط با عملکرد، سهم کلی مشتریانی است که ما تلاش می­‌کنیم تا به روش جامع نیازهایشان را تامین کنیم. زنجیره تأمین، زنجیره تامین ترکیبی است که شامل ما، مشتریان، و تامین‌کنندگان کلیدی ماست. قابلیت‌­های درونی توسعه محصول نیستند که به طور انحصاری طرح­‌های نوآورانه را به همراه دارد بلکه تلاش‌­های توسعه مشترک با مشتریان ماست که اساس موفقیت ما را شکل می‌­دهد. آنچه ما را هدایت می‌­کند اقتصادهای محصول نیست بلکه این اقتصادهای مشتری است که تلاش می­‌کنیم تا به افزایش عملکرد مالی مشتریان کمک کنیم.

قفل سیستمی

طبق مدل دلتا در این موقعیت استراتژیک کل شبکه به عنوان حوزه مرتبط درنظر گرفته می­‌شود، به دست آوردن سهم مکمل­‌ها به عنوان هدف نهایی بوده و اقتصادهای سیستم به عنوان عامل پیشران هستند. شرکت‌هایی که در این موقعیت استراتژیک جای می­‌گیرند به تسلطی در بازار می‌­رسند که نه تنها قفل مشتریان در سیستم را تضمین می‌­کنند بلکه رقبا را از سیستم خارج می‌سازد. مکمل­‌ها نقش کلیدی ایفا می­‌کنند چراکه مبنایی برای تثبیت این قدرت هستند.

در دو گام از مدل دلتا، مفاهیم نگرش منبع‌محور مورد توجه است. اول، در بیانیه ماموریت، که در آن شایستگی‌‌های محوری مورد نیاز کسب و کار جهت حصول موقعیت استراتژیک مطلوب را مشخص می­‌کنیم. این شایستگی‌­های محوری ممکن است منحصر به یک واحد کسب و کار خاص در یک شرکت نباشند. مطلوب­‌ترین حالت زمانی است که شایستگی­‌ها در سطح شرکت بوده و در سراسر پورتفولیوی کسب و کار توزیع می‌­شوند.

تعریف طرح استراتژیکِ فرایندهای انطباقی، دومین گام در مدل دلتاست که موضوع قابلیت­‌ها در آن مدنظر قرار می­‌گیرد. در این گام از مدل دلتا ما از بیانیه گسترده‌ی شایستگی­‌های محوری که بخشی از بیانیه ماموریت است به مهارت­‌های مورد نیاز در هر یک از سه فرایند حرکت می‌­کنیم. این مرحله شایستگی‌­های گسترده سطح شرکت را با فعالیت‌­های خاص مورد نیاز در سطح کسب‌و‌کار مرتبط می‌­سازد.

تلخیص: نغمه عبادی

[1]. Customer bonding

[2]. Proven

[3]. Commoditization

[4]. Extended Enterprise

[5]. Strategic Agenda

مطالعه بیشتر

ما در سایت راچونه پیش از این نیز مقاله‌هایی درباره مدل دلتا معرفی کرده‌ایم که حتما برای شما مفید خواهند بود.

• مدل دلتا: به سوی چارچوب یکپارچه برای استراتژی

• مدل دلتا، کشف منابع جدید سودآوری در اقتصاد شبکه‌ای

ضمن اینکه می‌توانید برای آشنایی با سایر مقاله‌های مرتبط با این مقاله روی لینک زیر کلیک کنید:

• مقاله‌های حوزه استراتژی در راچونه

همچنین از شما دعوت می‌کنیم برای مشاهده ویدیوهای آموزشی به صفحه آپارات راچونه سر بزنید:

• صفحه آپارات راچونه

The post مدل دلتا: چارچوب جدید برای استراتژی appeared first on راچونه.