عنوان کتاب ( فارسی): 5 فرمان برای تفکر استراتژیک
نام نویسنده: وفا غفاریان، غلامرضا کیانی
ناشر : انتشارات فرا
سال و دوره چاپ: چاپ سوم، پاییز 1387
فهرست محتوا
معرفی کتاب:
کتاب 5 فرمان برای تفکر استراتژیک اثر مشترک وفا غفاریان و غلامرضا کیانی در سه بخش و 9 فصل تنظیم شده است.
بخش اول کتاب به معرفی مفاهیم پایه نظیر تعریف استراتژی و محیط کسبوکار، معرفی تفکر استراتژیک و چگونگی ایجاد آن میپردازد.
بخش دوم شامل پنج فرمان برای تفکر استراتژیک است که این فرامین عبارتند از:
- فرمان اول: بیش از اطلاعگیری به دنبال یادگیری از محیط باشید.
- فرمان دوم: بیش از پاسخگویی به نیازهای کشف شده، به دنبال کشف نیازهای پاسخگویی نشده باشید.
- فرمان سوم: بیش از اهداف میانی ،چشم به اهداف نهایی داشته باشید.
- فرمان چهارم: بیش از قابلیتسازی برای تولید، به دنبال قابلیتسازی برای رقابت باشید.
- فرمان پنجم: در حرکت به سوی هدف بیش از سرعت به دنبال یک راه میانبر باشید.
مخاطب در بخش سوم کتاب «5 فرمان برای تفکر استراتژیک» نیز به تفکر استراتژیک و استراتژی اثربخش پرداخته است.
در پیوست کتاب نیز مکاتب دهگانه مدیریت استراتژیک معرفی شدهاند.
تأکید اصلی نویسندگان بر روی این مطلب است که برای موفقیت در بازار، باید محیط را بهخوبی شناخته و نیازهای واقعی مشتریان را درک کنید. سپس براساس این شناخت سازمان را توانمند ساخته و بهترین پاسخگویی را داشته باشید.
درباره 5 فرمان برای تفکر استراتژیک
فرمان اول: بیش از اطلاعگیری به دنبال یادگیری از محیط باشید
رمز رفتار هوشیارانه نسبت به محیط، هوشیاری نسبت به محیط کسبوکار است. از سوی دیگر لازمه موفقیت در هر محیطی شناخت قواعد حاکم برآن است.
نکتهای که در مورد قواعد، قابلتوجه است این است که قواعد مستقیم و بیواسطه قابلمشاهده نیستند. در نتیجه باید از طریق واسطهها با آنها ارتباط برقرار کرد.
از آنجا که محیط پیوسته در حال تغییر است یادگیری باید بهطور مستمر صورت بگیرد. باید از شکستها آموخت و حرکات رقبا را زیر نظر گرفت. بهطور خلاصه:
بقا و رشد شرکتها در گروی شناخت کسبوکار است.
استراتژی از سنتز اطلاعات و قواعد شکل میگیرد.
یادگیری از محیط کلید طلایی مسئله است.
فرمان دوم: بیش از پاسخگویی به نیازهای کشفشده، به دنبال کشف نیازهای پاسخگویی نشده باشید
کشف فرصتهای پاسخگویی نشده برای مشتری ارزش بالقوه به همراه دارد و ازآنجا که نوعی غافلگیری برای رقیب دارد باعث ایجاد مزیت رقابتی پایدارتر و پرثمرتری میشود.
یک راه رسیدن به این نیازها، غیر متعارف اندیشیدن یا شنیدن سخن کسانی است که میتوانند غیرمتعارف بیاندیشند.
باید یاد بگیریم خلاقانه فکر یا متفکرانه خیالپردازی کنیم.
فرصت طلایی، فراسوی اندیشههای متعارف است.
سرنخ نیازهای پنهان کجاست؟
فرمان سوم: بیش از اهداف میانی، چشم به اهداف نهایی داشته باشید
باید دقیقا برای هدف اصلی خودمان وقت بگذاریم. نباید اجازه بدهیم رفع موانع، ما را از اندیشیدن به راه باز دارد.
ارزشمندی اهداف میانی به میزان تاثیرگذاری آن در تحقق هدف نهایی بستگی دارد. در این میان باید به سلسله مراتب اهداف نیز توجه کرد.
وقتی برای رسیدن به یک هدف راه خاصی را انتخاب میکنیم، برای پیمودن مسیر اهداف دیگری همشکل میگیرند. باید فرق بین مسئله و مشکل را بدانیم تا وقت و هزینه را بیثمر به هدر ندهیم.
توجه داشته باشیم که مسئله از ریشه ساًل به معنای سؤال میآید؛ یعنی سؤالی که به وجود آمده و برای آن باید به دنبال جواب باشیم.
مشکل به معنای مانعی است که در سر راه ما به وجود آمده و باید بهنوعی از میان برداشته شود. بنابراین باید بدانیم که:
موفقیت در گروی انتخاب صحیح مسئله است.
سلسلهمراتب هدفها کدام است؟
مشکل یا علائم هشداردهنده چیست؟
فرمان چهارم: بیش از قابلیتسازی برای تولید، به دنبال قابلیتسازی برای رقابت باشید
این فرمان بدین معنی است که بیش از آنکه به دنبال افزایش میزان تولید خود باشیم باید برای حفظ موقعیتمان در بازار بکوشیم تا با ایجاد یک مزیت رقابتی قابلیت برتری خود را به اثبات برسانیم.
در یک محیط رقابتی عاملی که باعث موفقیت میشود داشتن مزیت رقابتی است. مزیت رقابتی عاملی است که سبب ترجیح محصول یک شرکت نسبت به رقیب توسط مشتری میشود.
مزیت رقابتی جایی شکل می گیرد که خرید یک محصول، ارزش بیشتری (نسبت به رقیب) برای مشتری ایجاد کند. ارزش بیشتر برای مشتری متناظر با مزیت رقابتی برای سازمان است.
برای کسب مزیت رقابتی در بازار، باید در سازمان شایستگی کلیدی داشت. شایستگی کلیدی عاملی است که امکان خلق ارزش برای مشتری را ایجاد کرده و دستیابی به آن به سادگی برای رقیب امکانپذیر نیست.
برای تبدیل شایستگیهای کلیدی به مزیت رقابتی باید استراتژی خود را براساس این شایستگیها بنا کرد.
فرمان پنجم: در حرکت به سوی هدف بیش از سرعت به دنبال یک راه میانبر باشید
پدیدههای جدید همواره پیامآور فرصتهای جدید کسبوکار بودهاند.
کسانی که مترصد این فرصتها هستند از تحولات محیطی به نفع خود بهرهبرداری میکنند. همیشه راه رسیدن به موفقیت افزودن بهسرعت نیست. گاهی استفاده از یک شیوه کاملاً متفاوت میتواند نقش یک راه میانبر را ایفا کند.
بهطور مثال شرکت فیلیپس توانست با ابداع روش ضبط لیزری بر روی سی دی، در زمانی که رقابت بر سر افزایش قابلیت ضبط کیفیت ضبط مغناطیسی بر روی نوارهای آهنی بود، بازار را به دست بگیرد. به عبارت دیگر راه میانبر در خلق قواعد جدید است. بنابراین:
برای برتری باید متفاوت بود.
راه میانبر در خلق قواعد جدید است.
قاعده شکنی، راهی به سوی تعالی است.
برشی از کتاب:
«تفکر استراتژیک یک بصیرت است. این بصیرت کمک میکند تا مدیر به زوایای ناشناخته کسبوکار پی برده و با پاسخگویی خلاقانه به آن برای مشتری ارزش و برای سازمان مزیت رقابتی بیافریند.»
تلخیص: فرشته محمدی