عنوان مقاله (فارسی): مدل دلتا: چارچوب جدید برای استراتژی
عنوان مقاله (انگلیسی): The Delta Model – a New Framework of Strategy
Hax, A. C., & Wilde, D. L. (2003). The Delta Model – a New Framework of Strategy. Journal of strategic Management Education 1(1): 1-21.
فهرست محتوا
معرفی مقاله
چارچوب پورتر و دیدگاه منبع محور شرکت اساساً نقش اصلی استراتژی را دسترسی به مزیت رقابتی میدانند. در این حالت هدف استراتژی ضربه زدن به رقبا از طریق دست یافتن به برتری در فعالیتهای زنجیره ارزشی است که امکان دستیابی به جایگاه مسلط در صنعت را برای شما فراهم میکند یا از طریق بسیج قابلیتها و منابع منحصربه فرد است.
هر چند این دو رویکرد بر ابعاد متفاوت استراتژی تأکید دارند و میتوانند یکدیگر را تکمیل کنند اما با افزوده شدن یک نگرش مغفول مانده یعنی مشتری میتوان بر ارزش این دو رویکرد افزود.
در مقابل مدل دلتا توسعه داده شده است. دلتا یک واژه یونانی است که به دنبال تحول و تغییر است. فناوری جدید همراه با اینترنت شیوههای مؤثر و نوینی جهت پیوند با مشتری و شرکتِ گسترده فراهم میکند، منابع جدیدی برای جهتگیری استراتژیک گشوده که باید به طور مناسبی مورد ارزیابی قرار گیرد.
چارچوبهای استراتژی کلاسیک بر محصول محوری تمرکز میکنند. آنها رقیب را در برابر رقیب در میدان مبارزه قرار میدهند جایی که خروجی توسط رقیبی تعیین میشود برترین محصول را دارد. متعاقباً سازمانها تمایل دارند مشتریان را از طریق ارائه محصولات استاندارد شده، مجاری توزیع انبوه، انجام تلاشهای محدود برای تشخیص و رضایت نیازهای فرد فرد مشتریان، همرنگ فرض کنند.
اما صمیمیت و اتصال موجود در اقتصاد شبکهای بر مبنای ساختار ارتباط با مشتری فرصتهایی برای خلق جایگاه رقابتی ارائه میکند. کسب وکار میتواند ارتباط ناگسستنی، دانش عمیق و روابط نزدیکی با مشتری ایجاد کند که از آن به عنوان پیوندسازی با مشتری[1] یاد میشود.
این پیوندها میتواند به طور مستقیم با خود مشتری شکل گیرد یا به شکل غیرمستقیم از طریق تکمیلکنندگانی برقرار شود که مشتریان تمایل به دسترسی به آنها دارند.
آنطور که در مقاله مدل دلتا: چارچوب جدید برای استراتژی آمده پیوندها نشاندهنده سرمایهگذاریهایی هستند که توسط مشتریان و تکمیلکنندگان برای خود محصول و پیرامون آن شکل میگیرد. رقابت تنها بر مبنای محصول، به طور کل سبب فراموشی منبع اصلی سودآوری یعنی مشتری میشود. پیوندسازی به عنوان عامل اصلی شکلگیری استراتژی است.
مثلث: باز نمودن ذهن برای مجموعه جدیدی از موقعیتهای استراتژیک
برترین محصول
نویسندگان مقاله مدل دلتا: چارچوب جدید برای استراتژی معتقدند روشهای جذب، راضی کردن و حفظ مشتری از طریق ویژگیهای ذاتی خود محصول است. این موقعیت استراتژیک نسبتاً درونی، محدود و برمبنای اقتصادهای غالب محصول است. عوامل انگیزاننده استراتژیکِ اصلی توسعه زنجیره تامین کارا (که زیرساختهای کم هزینه را تضمین میکند)، قابلیت درونی آزمایش شده[2] برای توسعه محصول جدید (که بازسازی مناسب خط تولید موجود را تضمین میکند) و تأمین کانالهای توزیع است (که به طور انبوه محصولات را به بخشهای بازار هدف انتقال میدهد).
مقیاس در این استراتژی رقبای مرتبطی هستند که ما تلاش میکنیم تا با آنها برابر باشیم یا از آنها پیشی بگیریم. به طور مکرر محصولات استاندارد میشوند و مشتریان بینام و عمومی هستند.
همرنگ شدن[3] (جنسیسازی) یک تهدید واقعی است و اغلب اجتنابناپذیر است چراکه تقلید تبدیل به یک الگوی مرجح رقابت میشود. شاخص موفقیت سهم محصول است که در نهایت میتواند فعالیتهای کسبوکار را به مجموعه نامرتبطی از محصولات بخشبندی کند.
راهحل جامع مشتری
در این موقعیت استراتژیک به جای فروش محصولات مجزا و استاندارد شده به مشتریان غیرسفارشی، ما راهحلهایی شامل پورتفولیویی از محصولات و خدمات سفارشی را فراهم میکنیم که پیشنهاد ارزشی منحصر به فردی را برای مشتریان ارائه میکند.
به جای اقدام کردن به تنهایی، ما با مجموعه مرتبطی از شرکا مشارکت میکنیم که بنگاه گسترده[4] را شکل میدهد. به جای درگیر شدن در جنگ فرسایشی در برابر رقبایمان، ما درصدد تشریک مساعی هستیم که پیوند مطلوب با مشتری را ایجاد میکند.
مقیاسهای کلی مرتبط با عملکرد، سهم کلی مشتریانی است که ما تلاش میکنیم تا به روش جامع نیازهایشان را تامین کنیم. زنجیره تأمین، زنجیره تامین ترکیبی است که شامل ما، مشتریان، و تامینکنندگان کلیدی ماست. قابلیتهای درونی توسعه محصول نیستند که به طور انحصاری طرحهای نوآورانه را به همراه دارد بلکه تلاشهای توسعه مشترک با مشتریان ماست که اساس موفقیت ما را شکل میدهد. آنچه ما را هدایت میکند اقتصادهای محصول نیست بلکه این اقتصادهای مشتری است که تلاش میکنیم تا به افزایش عملکرد مالی مشتریان کمک کنیم.
قفل سیستمی
طبق مدل دلتا در این موقعیت استراتژیک کل شبکه به عنوان حوزه مرتبط درنظر گرفته میشود، به دست آوردن سهم مکملها به عنوان هدف نهایی بوده و اقتصادهای سیستم به عنوان عامل پیشران هستند. شرکتهایی که در این موقعیت استراتژیک جای میگیرند به تسلطی در بازار میرسند که نه تنها قفل مشتریان در سیستم را تضمین میکنند بلکه رقبا را از سیستم خارج میسازد. مکملها نقش کلیدی ایفا میکنند چراکه مبنایی برای تثبیت این قدرت هستند.
در دو گام از مدل دلتا، مفاهیم نگرش منبعمحور مورد توجه است. اول، در بیانیه ماموریت، که در آن شایستگیهای محوری مورد نیاز کسب و کار جهت حصول موقعیت استراتژیک مطلوب را مشخص میکنیم. این شایستگیهای محوری ممکن است منحصر به یک واحد کسب و کار خاص در یک شرکت نباشند. مطلوبترین حالت زمانی است که شایستگیها در سطح شرکت بوده و در سراسر پورتفولیوی کسب و کار توزیع میشوند.
تعریف طرح استراتژیکِ فرایندهای انطباقی، دومین گام در مدل دلتاست که موضوع قابلیتها در آن مدنظر قرار میگیرد. در این گام از مدل دلتا ما از بیانیه گستردهی شایستگیهای محوری که بخشی از بیانیه ماموریت است به مهارتهای مورد نیاز در هر یک از سه فرایند حرکت میکنیم. این مرحله شایستگیهای گسترده سطح شرکت را با فعالیتهای خاص مورد نیاز در سطح کسبوکار مرتبط میسازد.
تلخیص: نغمه عبادی
[1]. Customer bonding
[2]. Proven
[3]. Commoditization
[4]. Extended Enterprise
[5]. Strategic Agenda
مطالعه بیشتر
ما در سایت راچونه پیش از این نیز مقالههایی درباره مدل دلتا معرفی کردهایم که حتما برای شما مفید خواهند بود.
ضمن اینکه میتوانید برای آشنایی با سایر مقالههای مرتبط با این مقاله روی لینک زیر کلیک کنید:
همچنین از شما دعوت میکنیم برای مشاهده ویدیوهای آموزشی به صفحه آپارات راچونه سر بزنید: