همه شرکتهای بزرگ جهان، کار خود را به آسانی آغاز نکردهاند. آنها چوب جادو یا قدرتی مافوق بشر نداشتهاند. در بسیاری از موارد بهرهگیری آنها از تفکر خلاق و تلاش آنها برای خلق خلاقیت بوده که آنها را جایگاه فعلیشان رسانده است. در این جُستار میخواهیم ببینیم خلاقیت و شگرد خاص پنج شرکت «ساعتچی و ساعتچی»، «مایند جیم»، «پیکسار»، «اپل» و «لگو» چه بوده که باعث شده این نامها در ذهن مشتریان باقی بماند. با ما همراه باشید تا با معجزه تفکر خلاق در موفقیت کسبوکارها بیشتر آشنا شویم.
فهرست محتوا
5 کسبوکاری که با تفکر خلاق به موفقیت رسیدند
بسیاری از کسبوکارها فعالیتی شبیه به هم دارند و از درون نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد. بازدید از این شرکتها میتواند مانند دیدار از یک هتل زنجیرهای در کشوری خارجی باشد، بدون اینکه بدانید کجا هستید اما برخی شرکتها در گذشته و حال روشی متفاوت را انتخاب کرده و به شدت تلاش کردهاند تا محیط کارشان خاص و الهامبخش باشد.
5 شرکتی که در این جُستار توصیف میشوند از حوزههای مختلف کسبوکار است که بعضی از آنها دیگر وجود ندارند یا به صورتهای دیگری تبدیل شدهاند. وجه تمایز آنها ویژگیهای مشخص یا یک سری اصول پایهای و باوری قوی به تفکر خلاق، هوش خلاق و تصورات کارکنانشان است.
ساعتچی و ساعتچی؛ خلاقیتی که دنیا را متحول کرد
هنگامی که موریس و چارلز ساعتچی در اوایل دهه 1970 با شرکت تبلیغاتی متحدشان، گارلند کامپتون، معامله کردند، دفتر معمولی این شرکت را واقع در خیابان شارلوت (قسمتی نهچندان مدرن از بخش شمالی خیابان آکسفورد لندن) تصاحب کردند.
بنگاههای معاملات ملکی این مکان را Noho (شمال Soho) و دیگران آن را Nohope (ناامیدی) مینامیدند اما ورود شرکت تبلیغاتی ساعتچی و ساعتچی (Saatchi & Saatchi) این محله را تغییر داد.
وقتی وارد این دفتر میشدید، دو منشی خوشبرخورد و کاردان که به نظر میرسید ذهن شما را در خصوص کاری که دارید و کسانی که قرار است ملاقات کنید میخواندند از شما استقبال میکردند اما پشت این ظاهر ملایم، چیز بسیار متفاوتی وجود داشت. به جز سالن اجتماعات طبقه همکف که در آن شعارهای تبلیغاتی معرفی میشد و طبقه آخر که اتاق مخصوص اعضای هیئت مدیره قرار داشت، بقیه ساختمان، برخلاف تمام فضاهای خلاق آن زمان، یک محل ساختوساز دائمی بود.
در راستای دیدگاههای خاص ساعتچیها، این ساختمان فضایی ادراکی بود، نه فیزیکی. کارکنان اغلب، در حال جابجایی بودند زیرا دفترها دائما برای تأمین نیازهای تعداد در حال رشد کارکنان و نیاز به اتاقهای ملاقات جدید، بازسازی میشد و تغییر میکرد.
جالب اینجاست که صدای دائمی دریل و ساختوساز، انرژی خاصی به مکان میداد و فقط بعضیها از آن ناراحت میشدند.
از یک نظر، این حالت نمادی از انرژی دائمی بود که سازمان را به پیش میراند. در جایی که بسیاری از مؤسسات با سرعتی آهسته و پیوسته و ناهارهای طولانی و با فراغت با مشتریان کار میکردند، کارکنان ساعتچی همیشه در حال مأموریت بودند. برادران ساعتچی به ندرت ناهار میخوردند و به ساندویج قناعت میکردند.
الگوی ساعتچی الگوی خاصی مدیریتی است که موریس ساعتجی آن را ارائه داده بود که به ساعتچی و ساعتچی اجازه میداد در صنعت تبلیغات اعتباری خاص کسب کند. این شرکت جایی است که مارتین سورل، رئیس کنونی WPP، در مقام مدیر مالی در آنجا فعالیت میکرد؛ جایی که گروه «بِل» امپراتوری روابط عمومی خود را ایجاد کرد و نقطه شروع بسیاری از سرمایهگذاریها در زمینه تبلیغات و رسانه بود.
میراث این شرکت، دو مؤسسه بزرگ است که هر دو نام ساعتچی را یدک میکشند که سابقه مناسبی به شمار میآید.
مایند جیم؛ تفکر خلاق و تحریک تعامل هوشمند
بنیانگذاران مایند جیم، شرکت را، به عنوان نوع جدیدی از مشاوره مدیریت در زمان شروع هزاره، بر این باور آغاز کردند که آنچه در دهه آینده برای تجارت مهم خواهد بود، ذهن است.
آنها متوجه بودند که دوران نظریه و عمل سنتی مدیریت به سر آمده و شرایط دشوار دهه 2000 نیازمند روشی جدید است. آنها به درستی پیشبینی کردند که مدیریت، تقاضاهای جدیدی از کارکنان خواهد داشت. لازم است که این نسل جدید برای بقا و رشد، باهوش و سریع باشد.
مایند جیم همیشه از شیوه کارگاهی استفاده میکرد که برای کمک به یادگیری سریع و تبدیل فرایند تعاملی فکر طراحی شده بود. مدل اولیه کارگاههای 90 دقیقهای روشنگر، هنوز فعالیتی اصلی به شمار میرود و مشتریان میتوانند از فهرست طولانی موضوعات که همه زمینههای رفتار کاری را پوشش میدهد، این کارگاهها را انتخاب کنند.
این پایه در حال حاضر در چند جهت رشد کرده و مایند جیم در کارگاههایی که برای ایجاد تغییر در سازمانها طراحی شده است، به شدت روی مشتریانش کار میکند.
از دفتر مرکزی کینگستون زمزمه آرام افراد باهوشی که در حال کارند به گوش میرسد. این مدل اکنون به ایالات متحده نیز راه یافته و دفتر آن در نیویورک است.
پیکسار؛ بهرهگیری از تفکر خلاق در ایجاد زمین بازی ایدهآل
پیکسار بدون تفکر خلاق و خلاقیت، هیچگاه نمیتوانست به چنین جایگاهی در جهان دست پیدا کند.
در هر فهرستی از بهترین شرکتها باید نام استودیوی پیکسار هم باشد؛ چرا که بسیاری از خصوصیاتی که بهترین را از دیگران مجزا میکند در خود دارد.
به نظر میرسد پیکسار چند شرکت کالیفرنیایی دیگر را الگو قرار داده و محیط فیزیکی انسانی و کمی غیرعادی را به وجود آورده است.
این مطلب با توجه به این واقعیت که استودیو با همکاری بنیانگذار آن جان لستر، جورج لوکاس خالق جنگ ستارگان و استیو جابز و شرکت دیزنی (کارفرمایان سابق لستر) ایجاد شده است چندان عجیب نیست.
همانطور که خیلیها از شرکتی که کارش تولید فیلمهای انیمیشن فوقالعاده است انتظار دارند، محیط درونی پیکسار بسیار زیباست. با اینکه این دفتر در سال 2000 ساخته شده، طوری طراحی شده که بسیار قدیمیتر به نظر میرسد و فضای آن به قسمتهای مجزایی برای افراد تقسیم شده است (که علایق صاحبانش را نشان میدهد).
یک خصوصیت دیگر، مکانهای کار گروهی است (مانند کارگاههای استوری برد که در مرکز روش کاری پیکسار قرار دارد؛ زیرا همه چیز وابسته به داستان است و استوریبرد به سبک دیزنی برای نمایش آنها استفاده میشود). البته فناوریهای بهروز برای تولید انیمیشن نیز به وفور دیده میشود.
در مرکز ساختمان، کافه لوکسو قرار دارد که دارای انواع بازیهاست (فوتبال دستی یکی از تفریحهای پرطرفدار است) و در واقع قلب ساختمان به حساب میآید زیرا همه افراد را تشویق میکند با هم ارتباط و تعامل داشته باشند.
تولید انیمیشن بسیار دشوار و نیازمند تلاش بسیار است بنابراین کارکنان ساعاتی طولانی مشغول کارند. پیکسار دوست دارد کارکنانش به سختی کار کنند اما به بازی نیز بپردازند.
فلسفه این کار این است که چون هدف سازمان تولید بهترین نوع تفریح است، بنابراین افراد درگیر در کار نه تنها باید در بهترین حالت خود باشند، بلکه باید از کارشان لذت هم ببرند. در نتیجه، جو ساختمان سرزنده و مفرح است و شوخطبعیهای ناگهانی به وفور دیده میشود.
اپل؛ حفظ جو تفکر مستقل
در این بخش به بررسی این سوال میپردازیم که تفکر خلاق چگونه باعث موفقیت شرکت اپل شده است.
اپل در کوپرتینیو کالیفرنیا و در مجموعهای از 6 ساختمان دایرهوار کوچک قرار دارد که مرکز کسبوکار آن را تشکیل میدهد. در میان این مجموعه که به حلقه بیانتها مشهور است، کافه تریا قرار دارد که طوری طراحی شده تا همه افراد، روزانه سر راه یکدیگر قرار بگیرند.
حلقه بیانتها تشبیه خوبی برای روش کار این شرکت است چرا که ساختاری باز و ترکیبهای گروهی ناپایدار دارد. هر گروه روی پروژه خود تمرکز کرده و در صورت نیاز، با سایر گروهها هم ارتباط برقرار میکند. اپل به روحیه کارکنانش اطمینان دارد و به ساختار سلسلهمراتبی و برنامههای روحیهدهی به کارکنان نیاز ندارد.
فلسفه کاری اپل بر پایه انتخاب گروهی از افراد به عنوان کارکنان طراز اول (افراد دارای اعتماد به نفس و با انگیزهای که از تمام تواناییهای خود استفاده میکنند) بنا شده است. در نتیجه نیازی به مدیریت جزئی وجود ندارد.
کارکنان با توجه به برنامه زمانبندیشده کار میکنند (هیچکس هنگام ورود و خروج ساعت نمیزند) و شرکت از آنها انتظار دارد سرعتشان را طوری تنظیم کنند که بتوانند به اهداف فردی و گروهیشان دست یابند.
این ساختار مسطح و طرح کاری سیال، جوی را به وجود آورده است که در آن ارزش هر فرد بر اساس کارکرد فردی و گروهی او مشخص میشود. موفقیت این روش به ظاهر سادهگیرانه در پیشرفت چشمگیر اپل در دهه اخیر دیده میشود.
هنوز کار اپل با حلقه بیانتها به پایان نرسیده است. طرحهایی برای ساختن یک دفتر مرکزی شیشهای دوناتشکل به مساحت هزار متر وجود دارد. دونات حلقهایشکل است و حلقه نماد ریاضی بینهایت.
لگو؛ راهاندازی یک کسبوکار بر پایه تفکر خلاق
یک سوال کلاسیک تفکر خلاق این است که «برای یک آجر چند استفاده میتوانید در نظر بگیرید؟» لگو (Lego) یکی از پاسخهای این سوال است.
احتمال موفقیت یک کسبوکار کوچک خانگی بر اساس ساخت اسباببازیهای ساده چوبی چقدر است؟ اگر صاحب این کسبوکار، نجاری باشد که در دوران افول اقتصادی در دهکدهای کوچک زندگی میکند و کارگاهش نیز به تازگی آتش گرفته است، چطور؟
اُولِ کِرک کریستینسن، نه تنها از این شروع نامناسب در سال 1912 جان به در برد، بلکه شرکتی که به لگو تبدیل شده، در نبردهای متعددی در راه رسیده به موقعیت کنونی (به عنوان یکی از محبوبترین و شناختهشدهترین برندهای دنیا) پیروز شده است.
در روزهای اول، منطقه آنقدر فقیر بود که کریستینسن گاهی مجبور بود محصولاتش را با غذا معاوضه کند. وقتی شرکت در سال 1947 تصمیم گرفت از پلاستیک استفاده کند، یک آتشسوزی دیگر در کارخانه، تقریبا نقشههای آن را ناکام گذاشت. ضمن اینکه مشتریان بالقوه و خردهفروشان، ابتدا در مقابل ایده پلاستیک مقاومت نشان میدادند.
بخشی از داستان لگو، مقاومت در برابر مشکلات است. چنین پشتوانهای در نسل سوم این کسبوکار خانوادگی (یکی از بزرگترین شرکتهای خصوصی دنیا) هنوز به وضوح دیده میشود.
لگو بر اساس هر استانداردی، شرکتی فوقالعاده است. دهکده کوچک بیلوند در مرکز دانمارک که لگو کارش را از آنجا شروع کرد، اکنون یک فرودگاه بینالمللی با قابلیت فرود جمبوجت دارد. پارک لگولند اصلی، که در کنار دفتر مرکزی لگو قرار دارد، سالانه پذیرای بیش از یک میلیون بازدیدکننده است.
این شرکت به برنامهریزی دقیق و توسعه بعد از تحقیقات کامل در شرایط مناسب، معروف است. لگو در برابر افراد فراوانی که میخواستهاند آن را به سمتی متفاوت ببرند مقاومت کرده است. نتیجه چنین رویکردی، سابقهای از رشد دائم، یا فقط یک افت در دهه 1990 بوده که شرکت به سرعت از آن عبور کرده است.
از برخی محصولات این شرکت در فیلمهایی مانند جنگ ستارگان، هری پاتر و وینی خرسه دیزنی استفاده شده است. همچنین با استفاده از دوپلو، محصولاتش را برای کودکان خردسال عرضه کرد یا افراد بزرگتر را با تکنیک که شامل دانش رباتیک پیچیده است، درگیر ساخته است. بهعلاوه لگو علاقهاش به آموزش و کسبوکار را با طراحی و تولید محصولاتی در این زمینه نشان داده است.
اگر از دفتر مرکزی لگو در یک ناحیه روستایی در دانمارک بازدید کنید، جالبترین نکته این است که این مکان بیشتر شبیه دانشگاه است تا کارخانه ساخت اسباببازی. در این محوطه ساختمانهای گسترده تحقیق و توسعه و دانشگاه لگو قرار دارد که برای کارکنان و بازدیدکنندگان طراحی شده و فضایی دانشگاهی ایجاد کرده است.
فرهنگ نوآوری در عمق این محیط قرار دارد و به کارکنان، فضا و زمان کافی برای رشد در کار را میدهد.
همه اینها ریشه در یک اصل مبتنی بر آجر دارد که هم محصول است و هم نمادی برای روش عملکرد این شرکت. اگر شما یک مدیر اجرایی لگو را ملاقات کنید، کارت ویزیتی با چهره یک لگوی شخصیسازی شده دریافت میکنید. در واقع یک آجر در هر زمان.
- این جُستار برگرفته از فصل هفدهم کتاب «تفکر خلاق» اثر دیوید کاکس است که در ایران با ترجمه فیروزه زارع فراشبندی و خسرو زارع فراشبندی از سوی انتشارات آوند دانش منتشر شده است.
برای مطالعه بیشتر
اگر به مبحث تفکر خلاق علاقهمندید از شما دعوت میکنیم دو ویدیوی زیر را مشاهده کنید. این ویدیوها بخشهای کوتاهی از ویدیوی آموزشی دوره مجازی تفکر خلاق گروه پژوهشی راچونه است که شامل 140 دقیقه آموزش مفاهیم توسط استاد و ویدیوی توضیح مبانی و تکنیکهاست.
دکتر محمد ابویی اردکان دارای مدرک دکترای مدیریت سیستمها از دانشگاه تهران، در دوره تفکر خلاق به عنوان استاد، مباحث مربوط به تفکر خلاق را برای شما تشریح میکند.