- عنوان کتاب ( فارسی): تغییر ذهن ها (هنر و علم تغییر ذهن خود و دیگران)
عنوان کتاب (انگلیسی): Changing minds, the art and science of changing our own and other people’s minds
نام نویسنده: هوارد گاردنر (Howard Gardner)
نام مترجم: کمال خرازی
ناشر : نشر نی
سال و دوره چاپ : چاپ چهارم، 1393
مروری بر کتاب
کتاب تغییر ذهن ها: هنر و علم تغییر ذهن خود و دیگران توسط هوارد گاردنر استاد دانشگاه هاروارد در حوزه علوم شناختی به رشته تحریر درآمده است و توسط کمال خرازی ترجمه شده است. تمرکز اصلی این کتاب بر تغییر ذهن ها است. منظور نویسنده از تغییر ذهن، تغییراتی است که بهطور آگاهانه و نوعاً نیروهایی که می توان آنها را شناسایی کرد (و نهفقط از طریق دستکاریهای ماهرانه) اتفاق می افتد. در این کتاب مجموعه ای از عوامل بررسی می شوند که در پی تغییر ذهن هستند و این کار را بهصورت مستقیم و شفاف انجام می دهند. مثالهای متنوعی از تغییر ذهن در این کتاب ارائهشده است از رهبران سیاسی مانند مارگارت تاچر که جهتگیری بریتانیا را در دهه 1980تغییر داد؛ رهبران تجاری مانند جان براون که عملکرد شرکت عظیم نفتی بی پی را در دهه 1990 تغییر داد؛ چارز داروین زیست شناس که نحوه تفکر دانشمندان را درباره خاستگاه انسان عوض کرد تا معلمان کمتر شناختهشده، درمانگران و عشاقی که ذهن اطرافیان خود را تغییر دادهاند مثالها و تجربیات این کتاب بخصوص درزمینه رهبری بسیار جذاب و خواندنی است.
این کتاب در 10 فصل:
فصل اول: محتوای ذهن
فصل دوم: شکل های ذهن
فصل سوم: قدرت نظریه های اولیه
فصل چهارم: رهبری جمعیتی متنوع
فصل پنجم. رهبری یک نهاد: چگونه با جمعیتی همسان برخورد کنیم
فصل ششم: تغییر غیرمستقیم ذهن ها – از طریق کشفیات علمی، موفقیت های پژوهشی و آفرینشهای هنری
فصل هفتم: تغییر ذهن در موقعیت های رسمی
فصل هشتم : تغییر ذهن: نگاه نزدیک
فصل نهم: تغییر ذهن خود
فصل دهم: سخن آخر: آینده تغییر ذهن
تنظیمشده است. هوارد گاردنر در کتاب خود هفت عامل را مشخص کرده است (گاهی اوقات آنها را اهرم می نامد) که میتوان در همه موارد تغییر ذهن به کاربرد. این هفت عامل عبارتاند از:
- استدلال: کسانی که خود را تحصیلکرده می پندارند، بهویژه در موضوعات اعتقادی از استدلال استفاده بیشتری می کنند. استدلال می تواند شامل منطق صرف، استفاده از قیاس، یا ایجاد طبقه بندی باشد.
- تحقیق: مکمل استفاده از استدلال، جمعآوری داده های مربوط است. کسانی که آموزش علمی دیده اند میتوانند به شیوه های نظام مند اقدام کنند و حتی شاید از آزمون های آماری برای تائید روندهای نویدبخش – یا ایجاد تردید در آنها – استفاده کنند.
- بازآوایی: استدلال و پژوهش با ابعاد شناختی ذهن سروکار دارد؛ ولی بازآوایی نشانهء جزء عاطفی است.
- توصیف مجدد بازنماینده: چهارمین عامل مقوله ای فنی به نظر می رسد ولی بسیار ساده است. تغییر ذهن تا جایی قانع کننده است که برای بازنمایی در شکل های مختلف مناسب باشد و شکل های مذکور یکدیگر را تقویت کنند.
- منابع و پاداشها: بعضیاوقات تغییر ذهن هنگامی محتمل تر است که بتوان منابع قابلتوجهی را به کار گرفت.
- رویدادهای جهان واقعی: بعضیاوقات رویدادی در جامعه ای بزرگتر اتفاق می افتد و بر بسیاری از افراد اثر می گذارد. نمونه های آن عبارتاند از جنگ، توفان، حمله تروریستی، رکود اقتصادی و یا در جنبه مثبت؛ دورههای صلح و رونق اقتصادی، در دسترس بودن معالجات پزشکی، حاکمیت یک رهبر، گروه یا حزب سیاسی خوب.
- مقاومت: شش عاملی که تاکنون مطرح شدند همگی به تلاش برای تغییر ذهن کمک کنند. اما غیرواقع بینانِه است که فکر کنیم تنها عوامل تسهیل کننده وجود دارند. باگذشت زمان تغییر ذهن ها دشوارتر می شود، علت آن است که دیدگاه ها و چشماندازهای قدرتمندی کسب می شوند که در برابر تغییر مقاوماند.
گاردنر تمامی مثال های تغییر ذهن در کتاب خود را با این هفت اهرم تحلیل می کند.