عنوان مقاله ( فارسی): ده اصل رهبری استراتژیک
عنوان مقاله (انگلیسی): 10Principles of Strategic Leadership
Leitch, Jessica, David Lancefield, and Mark Dawson. 2016. 10 Principles of Strategic Leadership. Accessed at https://www.strategy-business.com/article/10-Principles-of-Strategic-Leadership?gko=25cec last accessed June 2017.
تلخیص: محمد حسن متوسلی
خلاصه مقاله:
بسیاری از سازمانها نیاز به وجود یک رهبر استراتژیک را درک نمیکنند و اغلب این فاصله رهبری از دید آنها مخفی میماند تا زمانی که سازمان با مسائلی روبرو میشود که اصطلاحاً در شرایط “یا مرگ یا پیروزی” قرار میگیرد و نگرش و عمل استراتژیک بسیار اهمیت پیدا میکند.
به همین خاطر این نگاره که بر اهمیت رهبری استراتژیک صحه میگذارد و راهکارهایی را برای ایجاد رهبر استراتژیک معرفی میکند، انتخابشده است. تحقیقات انجامشده بر روی 6.000 مدیر ارشد نشان داده است که فقط 8 درصد آنها میتوانند تبدیل به یک رهبر استراتژیک شوند. در چنین شرایطی، سازمانها مجبور میشوند تا از یک رهبر بیرونی برای هدایت راهبردهای خود بهره ببرند.
خوشبختانه نتایج تحقیقات بیان میکند که سازمانها میتوانند با فراهم کردن شرایط، ظرفیت تربیت و آمادهسازی رهبر استراتژیک در درون سازمان را افزایش دهند. به همین سبب، این مقاله 10 اصل اساسی را معرفی میکند که با رعایت آنها، پتانسیل آمادهسازی رهبر استراتژیک را افزایش میدهد. 10 اصل مطرحشده در این مقاله، بهطور خلاصه عبارت است از؛
1- توزیع مسئولیت: یک رهبر استراتژیک باید استقلال داشته باشد. او باید بتواند اختیارات انجام برخی امور را به افراد پایین رده بسپارد. این واگذاری اختیارات موجب توانمندسازی کارکنان زیردست در تصمیمگیری میشود. همچنین موجب بهبود هوش و انعطافپذیری جمعی در سازمان نیز میشود.
2- عدم جبههگیری در برابر اطلاعات: ساختار مدیریتی سنتی اینگونه بوده است که از اطلاعات محدودشده استفاده شود. اما امروزه چنین رویکردی وجود ندارد، بلکه اطلاعات نقش قدرت را ایفا میکند. زمانی که اطلاعات در دسترس نباشد، افراد مجبور به تصمیمگیری در تاریکی و بر مبنای حدسیات خود میشوند. به همین خاطر پذیرا بودن اطلاعات جدید و عدم جبههگیری یک اصل مهم به شمار میرود.
3- ایجاد مسیرهای متفاوت بهمنظور افزایش ایدهها و آزمون آنها: یکی از مهمترین مهارتهای رهبری استراتژیک، بیان و توسعه ایدهها هست، بالأخص ایدههایی که میتواند برای سازمان ارزش ایجاد کند. درواقع رهبر استراتژیک با ایجاد یک بستر مناسب، از خلاقیت سایرین استفاده میکند.
4- سهل کردن شکست: رهبر استراتژیک از شکست افراد حمایت میکند بطوریکه افراد از هر شکست درس و تجربه باارزشی را کسب کنند. درواقع در چنین شرایطی، بجای تنبیه فرد، پاداش به آنها داده خواهد شد.
5- دسترسی به استراتژیست های دیگر: ایزوله بودن و کنارهگیری شرایط مخربی را ایجاد میکند به عبارتی ارتباط با سایر رهبران استراتژیک یک فرصت بسیار مناسب برای افراد هست. این کار علاوه بر آنکه باعث میشود افراد از اهمیت جایگاه خود مطلع شوند، امکان بهرهگیری از تجارب دیگران نیز فراهم میشود.
6- بستر مناسب بهمنظور یادگیری مبتنی بر تجربه: یادگیری بر مبنای کلاسهای درسی یک شیوه آسان و ارزان برای پیادهسازی برنامهها است. اما یادگیری بر مبنای تجربه، اهمیت بسزایی برای رهبری استراتژیک دارد. تئوری سازمان یادگیرنده “پیتر سنگه” هم گواهی بر اهمیت این موضوع است.
7- استخدام باهدف دگرگونی: استخدام باید بر مبنای ظرفیتها و تجارب باشد و به نحوی صورت گیرد که افرادی که وارد سازمان میشوند نظرات متفاوتی با مدیر داشته باشند. درواقع فضای سازمان نیز باید بهگونهای باشد که افراد احساس راحتی نسبت به بیان نظرات خود داشته باشند.
8- با تمام وجود کار کردن: رهبران استراتژیک آموختهاند که به هنگام رویارویی با مسائل، باید با تمام وجود و تمام دانش و تجربه خود وارد کارزار شوند تا بتوانند با ایدههای نوآورانه مسائل را حلوفصل نمایند.
9- فرصتی برای تدبر و تأمل: همانطور که “آرجریس” مطرح میکند، رهبران استراتژیک برخلاف سایرین که از تفکر تک حلقهای استفاده میکنند، از تفکر دو حلقهای بهره میبرند. تفکر دو حلقهای بیانگر یادگیری مداوم و “تفکر درباره تفکر” است.
10- توسعه رهبری بهطور مداوم: رهبران استراتژیک متوجه شدهاند که یادگیری و توسعه آنها هرگز تمام نمیشود. آنها باور دارند که علمشان کامل نیست و برای هر چیزی، پاسخی ندارند. این اصل باعث میشود که رهبر استراتژیک به نظرات و توصیههای دیگران توجه کامل داشته باشد.