گروهها برای انجام تکالیف بسیاری فراخوانده میشوند هر چیزی از نواختن موسیقی تا انجام اعمال جراحی؛ اما یکی از مهمترین فعالیتهایی که انجام میدهند، تصمیمگیری است، ترکیب و یکپارچه کردن اطلاعات موجود بهمنظور انتخاب یک شیوه عمل از میان چند شیوه عمل احتمالی.
حکومتها، شرکتهای بزرگ، واحدهای ارتش، گروههای ورزشی و بسیاری از سازمانهای دیگر، تصمیمهای کلیدی خود را به گروهها واگذار میکنند. چرا؟
اگرچه عوامل زیادی در این مورد نقش دارند، ولی مهمترین عامل ظاهراً ازاینقرار است: بیشتر مردم معتقدند که گروهها معمولاً به تصمیمهای بهتری میرسند تا افراد. هر چه باشد، گروهها میتوانند تخصصهای اعضای خود را رویهم بریزند و از تصمیمهای افراطی اجتناب کنند.
آیا چنین باورهایی درست است؟
آیا گروهها واقعاً تصمیمهای بهتر و درستتری میگیرند تا افراد؟
در تلاش برای پاسخ دادن به این پرسش، روان شناسان اجتماعی روی سه موضوع متمرکزشدهاند:
1-گروهها در عمل چگونه تصمیمهای خود را میگیرند و بهاتفاق نظر میرسند؟
2-آیا تصمیمهایی که بهوسیله گروهها گرفته میشود با تصمیمهایی که افراد میگیرند متفاوت هستند؟
3- چه چیزی این واقعیت را که گاهی گروهها تصمیمهایی واقعاً فاجعهبار میگیرند، توجیه میکند، تصمیمهایی آنچنان بد که بهدشواری میتوان باور کرد که اصولاً چنین تصمیمهایی گرفتهشدهاند.
برگرفته از http://mshirzad.ir/?p=296